دانشنامه آزاد فارسی

پاین کورتنی

پاینده ابوالقاسم

پاینده حسین

پاینده لنگرودی محمود

پاینه

<hr> مترادف پایه : اساس، بنیان، بن، پی، ته، شالوده، قاعده، اصل، ریشه، مبنا، پا، پایین، دامن، دامنه، زیر، ساق، ساقه، پایگاه، جایگاه، درجه، مقام، منصب، اشل، رتبه، رتبه اداری، اندازه، حد، مقیاس، میزان، کلاس، کنه، ماخذ قایمه، محور <hr> متضاد پایه : پیکر، نما

مترادف پایه : اساس، بنیان، بن، پی، ته، شالوده، قاعده، اصل، ریشه، مبنا، پا، پایین، دامن، دامنه، زیر، ساق، ساقه، پایگاه، جایگاه، درجه، مقام، منصب، اشل، رتبه، رتبه اداری، اندازه، حد، مقیاس، میزان، کلاس، کنه، ماخذ قایمه، محور متضاد پایه : پیکر، نما

پایه

پایه ان

پایه اکورد

پایه تولید کالا

پایور امیر

پایور فرامرز

پایوسیاس

پایولو ونتسیانو

پایولوتسی ادواردو

پایولینوس گایوس سویتونیوس

پایولینگ لینوس

پایونیوس

پایپ مارتین

پایک مارگارت

پایک نام جون

پایکس قله

پایگاه داده توزیع شده

پایگاه داده ها

پایگاه نیروی هوایی ادواردز

پایگاه کیهانی بایکونور

پایگاه کیهانی پلستسک

پاییان تیره

پاییز حنیفی عبدالریوف

پاییز پدرسالار

پایین خیابان

پایین ضرب

پایین هولار

پایین گتاب

پت سرو

پتا فلاپز

پتاح

پتاس

<hr> برابر پارسی : شَخارک

پتاسیم

پتاسیم دی کرومات

پتاسیم هیدروژن تارترات

پتاسیم کربنات

پتالینگ جایا

پتانسیل الکتریکی

پتانسیل مغناطیسی

پتانسیل یونش

پتانسیومتر

پتت

پتر

واژه های حرف "پ" - دانشنامه آزاد فارسی