دانشنامه اسلامی

ذهبیه

ذهل

<hr> مترادف ذهن : خرد، هوش، درک، فهم، استعداد، خاطر، ضمیر، فکر، قلب، مغز <hr> برابر پارسی : یاد، اندیشه، هوش، ویر، یاده

مترادف ذهن : خرد، هوش، درک، فهم، استعداد، خاطر، ضمیر، فکر، قلب، مغز برابر پارسی : یاد، اندیشه، هوش، ویر، یاده

ذهن

ذهن و زبان حافظ

<hr> مترادف ذهنی : درونی، باطنی، عقلی <hr> متضاد ذهنی : عینی <hr> برابر پارسی : ویری

مترادف ذهنی : درونی، باطنی، عقلی متضاد ذهنی : عینی برابر پارسی : ویری

ذهنی

ذهنی تهرانی محمدجواد

ذهنی گرایی اخلاقی

ذهنیت مستشرقین پژوهشی در اصالت اندیشه مهدویت

ذهنیت مستشرقین پژوهشی در اصالت اندیشه مهدویت و نقد گفتار شرق شناسان

<hr> مترادف ذهول : ناشناخته، ناشناس، غفلت، فراموشی، نسیان

مترادف ذهول : ناشناخته، ناشناس، غفلت، فراموشی، نسیان

ذهول

ذو

ذو الراسین

ذو الید

ذو حسم

ذوا

ذواتا

ذواتی

ذوالثدیه

ذوالثفنات

ذوالجلال و الاکرام

ذوالجناح

ذوالحلیفه

ذوالرحمه

ذوالرمه

ذوالطول

ذوالعرش

ذوالفضل

ذوالفقار

ذوالفقار اصفهانی

ذوالفقار بن علی سلطان قهپائی اصفهانی

ذوالقرنین

ذوالقوه

ذوالمعارج

ذوالنورین

ذوالکفل

ذوانتقام

<hr> مترادف ذوب : حل، گداز، گداختگی، گدازش، مذاب، وارفتگی <hr> متضاد ذوب : انجماد <hr> برابر پارسی : گدازش، ویتازش

مترادف ذوب : حل، گداز، گداختگی، گدازش، مذاب، وارفتگی متضاد ذوب : انجماد برابر پارسی : گدازش، ویتازش

ذوب

ذوب النضار فی شرح الثار

<hr> برابر پارسی : ( ذوب آهن ) آهن گدازی

برابر پارسی : ( ذوب آهن ) آهن گدازی

ذوب اهن

ذود

<hr> مترادف ذوق : استعداد، قریحه، سلیقه، مشرب، حال وهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد، چشایی، چشیدن <hr> برابر پارسی : شادی

مترادف ذوق : استعداد، قریحه، سلیقه، مشرب، حال وهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد، چشایی، چشیدن برابر پارسی : شادی

واژه های حرف "ذ" - دانشنامه اسلامی