فرهنگستان زبان و ادب

الایش زدایی تابش

<hr> مترادف الت : ( آلت ) ابزار، اسباب، افزار، دستگاه، مایه، وسیله، اندام، عضو <hr> برابر پارسی : ( آلت ) ابزار، افزار | ابزار

مترادف الت : ( آلت ) ابزار، اسباب، افزار، دستگاه، مایه، وسیله، اندام، عضو برابر پارسی : ( آلت ) ابزار، افزار | ابزار

<hr> مترادف التیام : بهبود، بهبودی، تسکین، تشفی، شفا <hr> برابر پارسی : بهبودی یافتن، درمان

مترادف التیام : بهبود، بهبودی، تسکین، تشفی، شفا برابر پارسی : بهبودی یافتن، درمان

<hr> مترادف الحاق : اتصال، انضمام، پیوستگی، پیوستن، ضمیمه، وصل <hr> برابر پارسی : پیوست

مترادف الحاق : اتصال، انضمام، پیوستگی، پیوستن، ضمیمه، وصل برابر پارسی : پیوست

<hr> مترادف الحاقیه : پیوست، متمم، منضمات

مترادف الحاقیه : پیوست، متمم، منضمات

<hr> برابر پارسی : ( آلرژی ) سُهندگی، سهندگی، سُهَندگی

برابر پارسی : ( آلرژی ) سُهندگی، سهندگی، سُهَندگی

<hr> برابر پارسی : نویسه

<hr> برابر پارسی : نویسهای

<hr> مترادف القا : آموختن، تلقین

مترادف القا : آموختن، تلقین