گویش مازنی

زنون

زنونگی

زنوک

زنک

<hr> مترادف زنگ : جرس، جلاجل، درای، زنگوله، ناقوس، اکسیده، زنگار

مترادف زنگ : جرس، جلاجل، درای، زنگوله، ناقوس، اکسیده، زنگار

زنگ

زنگ بزه

زنگ بزوئن

زنگ زئن

زنگ و تال

زنگ و زز هکاردن

زنگ و زنگو هدائن

زنگ پله

زنگاری متی

زنگاله

زنگانه

زنگت بالا

زنگت پایین

زنگله

زنگو

زنگو بزوئن

زنگو زنگو

زنگوئله

<hr> مترادف زنگوله : جلاجل، جلجل، زنگ

مترادف زنگوله : جلاجل، جلجل، زنگ

زنگوله

زنگیان

زنگیون

زنگیچه

زنی

زنی بزوئن

زنیمکی

زنیک

<hr> مترادف زه : آفرین، احسنت، زهاب، مرحبا، نداوت، وتر

مترادف زه : آفرین، احسنت، زهاب، مرحبا، نداوت، وتر

زه

زه بزئن

زه بزوئن

<hr> مترادف زهره : جرئت، شهامت، زهره دان، مراره | ناهید <hr> برابر پارسی : ناهید، آناهیتا

مترادف زهره : جرئت، شهامت، زهره دان، مراره | ناهید برابر پارسی : ناهید، آناهیتا

زهره

زهل

زهله

زهم

زو بکشیئن

زوات

<hr> برابر پارسی : دیدارگر، پابوسگر، مرده بوس

واژه های حرف "ز" - گویش مازنی