صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "د" - واژه نامه بختیاریکا
دردن
درده
دردها
دردو
دردکشیدن و دم بر نیاوردن
دردین
دررفتن
درز
درز تیگ
درز دیوار
درز میانی باسن
درست
درست انجام ندادن از روی غرض
درست در امدن پیش بینی
درست درمون
درست دروا
درست نشو
درست کردن
درشت اسیاب شده
درشت اندام
درطول
درغو
درف
درقونا
درقونیدن
درقوهستن
درقیت
درمان
درمانده
درمد
درمد دار
درمدو
درمنا
درمنیدن
درمو
درموی
درن
درنا
درندن
درنده
درنظر نگرفتن
درنه
درنهادن
درنوردنده
درنوردیدن
درنک
درنگ
درنگ درنگ
بیشتر