صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "پ" - واژه نامه بختیاریکا
پورنیده
پوره
پوز
پوز بر
پوز دهو بستن
پوز قاطری
پوز ور مالنیدن
پوز چک مندن
پوز کش
پوزار
پوزخند
پوزمال دادن
پوزه
پوساننده
پوست
پوست انداختن
پوست انداز
پوست بلوط
پوست خام روغنی
پوست درخت بلوط
پوست شش
پوست و استخون
پوست و مو
پوست کن
پوست کنده
پوست گیری از بلوط
پوسته
پوسته اول بلوط
پوسته ای که الت تناسلی حیوانات در ان قرار میگیرد
پوسته گندم
پوسته یک تکه
پوستیـن بکول
پوسیدن
پوشال
پوشاندن
پوشش
پوشش سر زنان محلی
پوشن
پوشیدن
پوقه
پوقه یی
پول
پول شمار
پول نقد
پول پله
پول یا مساعدت کالایی که به شخص داغدیده جهت انجام مراسم عزا کمک می شود
پولادوند
پوک
بیشتر