صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ک" - واژه نامه بختیاریکا
کاوش
کاوش کردن
کاوشگر
کاویار
کاویدن
کاچی
کاک ویلا
کاکا
کاکایی
کاکل
کاکلی
کاید
کباب
کباب ابدار
کباب خیلی ابدار
کباب چی
کباره
کبدی
کبلاکه
کبود
کبک
کبک بزرگ
کت
کت بر
کت به کتی
کت درار
کت دراوردن
کت دروردن
کت رو
کت زیدن
کت زیر
کت و کول افتادن
کت واراست نکردن
کت والا
کت واویلا
کت ورچیدن
کت کاری
کت کت
کت کتی
کت کندن
کت کهنه
کتا پشت
کتابت
کتاکت
کتره بریدن
کتف
کتل
کتلی
بیشتر