انگلیسی به انگلیسی

united jewish appeal

united kibbutzim movement

<hr> پادشاهی انگلستان، ممالک متحده ی بریتانیا (انگلیس و اسکاتلند و ایرلند شمالی - پایتخت : لندن - 244021 کیلومتر مربع)

پادشاهی انگلستان، ممالک متحده ی بریتانیا (انگلیس و اسکاتلند و ایرلند شمالی - پایتخت : لندن - 244021 کیلومتر مربع)

united kingdom

united national independence party

<hr> سازمان ملل (مخفف : .u.n - تاسیس : 1946 - مقر: نیویورک)

سازمان ملل (مخفف : .u.n - تاسیس : 1946 - مقر: نیویورک)

united nations

united nations charter

united nations commission on human rights

united nations development programme

united nations educational scientific and cultural

united nations environment program

united nations framework convention on climate cha

united nations headquarters

united nations high commissioner for refugees

united nations interim force in lebanon

united nations officer

united nations organization

united nations peacekeeping forces

united nations relief and rehabilitation administr

united nations resolution

united nations secretary general

united nations special committee

united negro college fund

united negro improvement association

united parcel service

united press

united religious front

united states

united states atomic energy commission

united states department of agriculture

united states english

<hr> تفنگداران دریایی ایالات متحده ی امریکا

تفنگداران دریایی ایالات متحده ی امریکا

united states marine corps

united states minor outlying islands

<hr> نیروی دریایی ایالات متحده ی امریکا

نیروی دریایی ایالات متحده ی امریکا

united states navy

<hr> ایالات متحده ی امریکا (مخفف :.u.s.a - پایتخت :شهر واشنگتن - 9376614 کیلومتر مربع - the united states هم می گویند)

ایالات متحده ی امریکا (مخفف :.u.s.a - پایتخت :شهر واشنگتن - 9376614 کیلومتر مربع - the united states هم می گویند)

united states of america

united states senate

united states virgin islands

united we stand america

<hr> متفقا، متحدا، باتفاق، باهم

متفقا، متحدا، باتفاق، باهم

unitedly

<hr> متمایل به اتحاد، متحد، اتحادگرای، متحد کننده، موجد اتحاد

متمایل به اتحاد، متحد، اتحادگرای، متحد کننده، موجد اتحاد

unitive

unitless

<hr> معنی : پیوستگی، شرکت، یگانگی، واحد، اشتراک، شماره یک، وحدت <hr> معانی دیگر : یکتایی، تکی، یکی بودن، اتحاد، همبستگی، هم پیوندی، یکپارچگی، یکدستی، (ریاضی) یکا، رقم مرتبه ی اول، یکان، یکه، گروه متحد، همبسته، رجوع شود به: unit، سازش، سازگاری، توافق، اتفاق، همسازی، هماهنگی، ساختاره، یگانی

معنی : پیوستگی، شرکت، یگانگی، واحد، اشتراک، شماره یک، وحدت معانی دیگر : یکتایی، تکی، یکی بودن، اتحاد، همبستگی، هم پیوندی، یکپارچگی، یکدستی، (ریاضی) یکا، رقم مرتبه ی اول، یکان، یکه، گروه متحد، همبسته، رجوع شود به: unit، سازش، سازگاری، توافق، اتفاق، همسازی، هماهنگی، ساختاره، یگانی

unity

<hr> مخفف:، جهانی، به طور جهانی، مخفف: جهانی مخفف: به طور جهانی مخفف: دانشگاه

مخفف:، جهانی، به طور جهانی، مخفف: جهانی مخفف: به طور جهانی مخفف: دانشگاه

univ

<hr> معنی : واحد، دارای یک ظرفیت، یک ارزشی، یک بنیانی <hr> معانی دیگر : (زیست شناسی - فامتن) تک، ناجفت، (شیمی) تک گنجایی، یک ظرفیتی (monovalent هم می گویند)، (نرم تن) یک کفه ای، تک کپه، تک لته، یکه

معنی : واحد، دارای یک ظرفیت، یک ارزشی، یک بنیانی معانی دیگر : (زیست شناسی - فامتن) تک، ناجفت، (شیمی) تک گنجایی، یک ظرفیتی (monovalent هم می گویند)، (نرم تن) یک کفه ای، تک کپه، تک لته، یکه

univalent

<hr> معنی : یک دریچهای، یک کپهای، دارای صدف یک پارچه <hr> معانی دیگر : یک کپه ای، یک دریچه ای، دارای صدف یک پارچه

معنی : یک دریچهای، یک کپهای، دارای صدف یک پارچه معانی دیگر : یک کپه ای، یک دریچه ای، دارای صدف یک پارچه

univalve

univariate

<hr> معنی : جامع، عمومی، همگانی، عالمگیر، جهانی، کلی، فراگیر، مشتق از دنیا <hr> معانی دیگر : جمعی، جهان روا، جهانگیر، دارای عمومیت، (مکانیک) همه کاره، قابل تنظیم، گسترده اندیش، جهان اندیش، گسترده دانش، مطلق، امر مطلق، (قدیمی) کامل، تمام و کمال

معنی : جامع، عمومی، همگانی، عالمگیر، جهانی، کلی، فراگیر، مشتق از دنیا معانی دیگر : جمعی، جهان روا، جهانگیر، دارای عمومیت، (مکانیک) همه کاره، قابل تنظیم، گسترده اندیش، جهان اندیش، گسترده دانش، مطلق، امر مطلق، (قدیمی) کامل، تمام و کمال

واژه های حرف "u" - انگلیسی به انگلیسی