دسترسی چندگانۀ بسامدتقسیم

دسترسی چندگانۀ خط پایشی

دسترسی چندگانۀ خط پایشی با برخوردیابی

دسترسی چندگانۀ زمان تقسیم

دسترسی چندگانۀ کدتقسیم

دسترسی چندگانۀ کدتقسیم نوری

دسترسی چندگانۀ کدتقسیم پهن باند

دسترسی یکنواخت به حافظه

<hr> مترادف دسترنج : اجرت، پاداش، حق العمل، مزد

مترادف دسترنج : اجرت، پاداش، حق العمل، مزد

دسترنج

دستره

<hr> مترادف دستشویی : توالت، مبال، مبرز اصلاح، رتوش، ترمیم، تعمیر | توالت، مبرز، مستراح <hr> برابر پارسی : توالت

مترادف دستشویی : توالت، مبال، مبرز اصلاح، رتوش، ترمیم، تعمیر | توالت، مبرز، مستراح برابر پارسی : توالت

دستشویی

دستغاله

<hr> مترادف دستفروش : خرده فروش، دوره گرد، طواف

مترادف دستفروش : خرده فروش، دوره گرد، طواف

دستفروش

دستفروشی

<hr> مترادف دستمال : حوله، دزک، دستارچه، روپاک، رومال، مندیل، اسیر، گرفتار، مقید

مترادف دستمال : حوله، دزک، دستارچه، روپاک، رومال، مندیل، اسیر، گرفتار، مقید

دستمال

دستمال سفره

دستمال شدن

دستمال پذیرایی

<hr> مترادف دستمالی : مچاله، دستکاری

مترادف دستمالی : مچاله، دستکاری

دستمالی

<hr> مترادف دستمزد : اجر، اجرت، حق الزحمه، حق القدم

مترادف دستمزد : اجر، اجرت، حق الزحمه، حق القدم

دستمزد

دستنبو

دستنبوی

دستنبویه

<hr> مترادف دسته : سنخ، صنف، قسم، گونه، باند، جماعت، جمع، جمعیت، جوخه، رجه، رسته، رسد، عده، فرقه، گروه، قبضه

مترادف دسته : سنخ، صنف، قسم، گونه، باند، جماعت، جمع، جمعیت، جوخه، رجه، رسته، رسد، عده، فرقه، گروه، قبضه

دسته

دسته 1

دسته 2

دسته 3

دسته 4

دسته 5

دسته 7

دسته 8

دسته افکندن

دسته انداختن

دسته بازی

دسته بدررفته

دسته بستن

<hr> مترادف دسته بندی : رده بندی، طبقه بندی، گروه بندی

مترادف دسته بندی : رده بندی، طبقه بندی، گروه بندی

واژه های حرف "د" - فرهنگ فارسی