دیکشنری تخصصی

cheese plate

<hr> (در اصل) پارچه ی درشت باف که در آن پنیر می ریختند (یا سفت می کردند)، کتان شل باف، پارچه ی پنبه ای درشت باف

(در اصل) پارچه ی درشت باف که در آن پنیر می ریختند (یا سفت می کردند)، کتان شل باف، پارچه ی پنبه ای درشت باف

cheesecloth

cheesewring

cheilostome

cheirographic coast or cheirographic or cheirographic

chekhovichite

<hr> (جانور شناسی) چنگال قیچی مانند (خرچنگ و عقرب و غیره)، انبرک، چنگول، گاز انبرک

(جانور شناسی) چنگال قیچی مانند (خرچنگ و عقرب و غیره)، انبرک، چنگول، گاز انبرک

chela

chela or anisochela or anisochela or isochela or chelae

<hr> (خرچنگ و غیره) انبرک دار، چنگول سان، انبرک مانند، چنگکی، کیلیت، بستهاتم ساختن یا تشکیل دادن

(خرچنگ و غیره) انبرک دار، چنگول سان، انبرک مانند، چنگکی، کیلیت، بستهاتم ساختن یا تشکیل دادن

chelate

chelate laser rare earth chelate laser

chelates

chelating agent

chelation

chelicera or chelicerae or chelicerae

chelicerata

chelicerate

chelkan formation or chelkan or chelkan

chelkarite

chelogenic

chelonia

cheluviation

chelyabinskite

chemawinite

<hr> معنی : داروفروش، شیمیایی <hr> معانی دیگر : (قدیمی) وابسته به کیمیا، علم کیمیا

معنی : داروفروش، شیمیایی معانی دیگر : (قدیمی) وابسته به کیمیا، علم کیمیا

chemic

chemic denudation

<hr> معنی : کیمیایی، شیمیایی <hr> معانی دیگر : (شیمیایی) وابسته به شیمی، آنچه که در شیمی به کار رود و یا توسط علم شیمی فراوری شود، مصنوعی، ماده ی شیمیایی، ایجاد شده در اثر مواد شیمیایی، وابسته به مشروب های الکلی و داروهای اعتیاد آور و سایر مخدرهایی که از راه شیمیایی فراوری می شوند

معنی : کیمیایی، شیمیایی معانی دیگر : (شیمیایی) وابسته به شیمی، آنچه که در شیمی به کار رود و یا توسط علم شیمی فراوری شود، مصنوعی، ماده ی شیمیایی، ایجاد شده در اثر مواد شیمیایی، وابسته به مشروب های الکلی و داروهای اعتیاد آور و سایر مخدرهایی که از راه شیمیایی فراوری می شوند

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی