دیکشنری تخصصی

glide plane

<hr> معنی : هواپیمای بی موتور <hr> معانی دیگر : سر خورنده، لیزخور، لغزنده، (هواپیمایی) گلایدر، هواسر، خلبان هواپیمای بی موتور

معنی : هواپیمای بی موتور معانی دیگر : سر خورنده، لیزخور، لغزنده، (هواپیمایی) گلایدر، هواسر، خلبان هواپیمای بی موتور

glider

glint glitter

gliosis

glissading

<hr> اشتباه، سهو، تصادف بد، (کامپیوتر و غیره) عیب فنی، جریان قوی و غیر عادی برق، گلیچ، گلیچ a glitch in the spacecraft's engine اشکال فنی در موتور فضاپیما

اشتباه، سهو، تصادف بد، (کامپیوتر و غیره) عیب فنی، جریان قوی و غیر عادی برق، گلیچ، گلیچ a glitch in the spacecraft's engine اشکال فنی در موتور فضاپیما

glitch

glitches

<hr> معنی : درخشندگی، تابش، درخشش، تلالو، ساطع شدن، براق شدن، تلالو داشتن، تابیدن، برق زدن، درخشیدن <hr> معانی دیگر : درخشندگی داشتن، (در مورد چیزهای براق) برق زدن، نورانی و جذاب بودن، جلوه کردن، چشمگیر و درخشان بودن، تابندگی، اشیای درخشان (مثل پولک و غیره) که در تزئین به کار می روند، چیز زرق و برق دار، (کانادا) لایه ی یخ (در اثر یخ زدن باران)، یخ جاده (به آن glitter ice هم می گویند)

معنی : درخشندگی، تابش، درخشش، تلالو، ساطع شدن، براق شدن، تلالو داشتن، تابیدن، برق زدن، درخشیدن معانی دیگر : درخشندگی داشتن، (در مورد چیزهای براق) برق زدن، نورانی و جذاب بودن، جلوه کردن، چشمگیر و درخشان بودن، تابندگی، اشیای درخشان (مثل پولک و غیره) که در تزئین به کار می روند، چیز زرق و برق دار، (کانا

glitter

glivenko cantelli theorem

glly effect

<hr> معنی : جهانی، سراسری، کروی <hr> معانی دیگر : گرد، توپ مانند

معنی : جهانی، سراسری، کروی معانی دیگر : گرد، توپ مانند

global

global analytic functions

global backup

global bisection

global catalog

global character

global climate change

global climate observing system

global concept

global convergence

global coordinate system

global coverage

global error

global format

global group

global knowledge

global map

global maximum

global minimum

global navigation orbiting satellite system

global navigation satellite system or glonass or glonass

global network

global operation

global positioning system

global positioning system or navstar or navstar or gps

global properties

global property

global search

global search and replace

global spatial data infrastucture or gsdi or gsdi

global standard section and point or gssp or gssp

global standard stratigraphic age or gssa or gssa

global system for mobile communication

global system for mobile communications

global systems for mobile communication

global tectonic

global universal identification

global variable

واژه های حرف "g" - دیکشنری تخصصی