دیکشنری تخصصی

ground inversion

ground joint

ground jointed flask

ground level

ground line

<hr> (هواپیمایی) چرخش تند هواپیما در موقع حرکت روی زمین (برای احتراز از مانع یا بخاطر از دست دادن کنترل)

(هواپیمایی) چرخش تند هواپیما در موقع حرکت روی زمین (برای احتراز از مانع یا بخاطر از دست دادن کنترل)

ground loop

ground moraine

ground moraine or moraine or moraine or moraines

ground movement

ground nadir

ground noise

ground of action

ground photogrammetry

ground photography

<hr> معنی : شالوده، طرح عمومی، نقشهای که همتراز زمین باشد، طرح اساسی <hr> معانی دیگر : نقشه ی ساختمان، (نقشه) تصویر افقی

معنی : شالوده، طرح عمومی، نقشهای که همتراز زمین باشد، طرح اساسی معانی دیگر : نقشه ی ساختمان، (نقشه) تصویر افقی

ground plan

ground plane

ground plane antenna

ground plumb point

ground position indicator

ground potential

ground preparation

ground pressure

ground reconnaissance

ground reflected wave

ground replacing method

ground return

ground ring

ground rod

ground row

ground scatter propagation non great circle propagation

<hr> معنی : تیر پایه <hr> معانی دیگر : (معماری) تیر پایه، (بیشتر در خانه های چوبی) تیر تحتانی چار چوب ساختمان، پای بست

معنی : تیر پایه معانی دیگر : (معماری) تیر پایه، (بیشتر در خانه های چوبی) تیر تحتانی چار چوب ساختمان، پای بست

ground sill

<hr> (هواپیمایی) سرعت هواپیما با محاسبه ی مسافتی در سطح زمین که هواپیما بر فراز آن پرواز می کند، سرعت برحسب مسافت زمینی

(هواپیمایی) سرعت هواپیما با محاسبه ی مسافتی در سطح زمین که هواپیما بر فراز آن پرواز می کند، سرعت برحسب مسافت زمینی

ground speed

ground speed recorder

<hr> معنی : کمترین نیرو، نیروی اساسی، حالت اساسی <hr> معانی دیگر : (فیزیک - حالتی که در آن ذره ی اتمی یا هسته ی اتم یا ملکول کمترین میزان انرژی را دارد) حالت پایه

معنی : کمترین نیرو، نیروی اساسی، حالت اساسی معانی دیگر : (فیزیک - حالتی که در آن ذره ی اتمی یا هسته ی اتم یا ملکول کمترین میزان انرژی را دارد) حالت پایه

ground state

ground state normel state

ground surface

ground survey

ground track

ground treatment

ground truth

ground truth map

ground vector

ground warp

<hr> آب زیر زمینی، آبهای تحت الارضی، آبهای تحتالارضی ground water contamination آلودگی آبهای زیرزمینی، ابهای زیر زمینی

آب زیر زمینی، آبهای تحت الارضی، آبهای تحتالارضی ground water contamination آلودگی آبهای زیرزمینی، ابهای زیر زمینی

واژه های حرف "g" - دیکشنری تخصصی