دیکشنری تخصصی

metallurgical efficiency

<hr> معنی : فلز کاری، فلزگری، فن استخراج وذوب فلزات، فلزسازی <hr> معانی دیگر : متالورژی

معنی : فلز کاری، فلزگری، فن استخراج وذوب فلزات، فلزسازی معانی دیگر : متالورژی

metallurgy

metally flavor

metalodevite

metalogic

metaloprotein

metamathematical

<hr> (با فعل مفرد) متاریاضیات، فراریاضی، ماورای ریاضیات، ریاضیات ماورای ریاضی

(با فعل مفرد) متاریاضیات، فراریاضی، ماورای ریاضیات، ریاضیات ماورای ریاضی

metamathematics

metamathematics of probability

metamemory

<hr> (شیمی) وابسته به فراپارچگی، فرابخشی

(شیمی) وابسته به فراپارچگی، فرابخشی

metameric

metameric match

metameric objects

metameric pair

<hr> (شیمی) چندپارچگی، چند بخشی

(شیمی) چندپارچگی، چند بخشی

metamerism

metameter

<hr> معنی : دگردیس <hr> معانی دیگر : دگرریخت، وابسته به دگردیسی

معنی : دگردیس معانی دیگر : دگرریخت، وابسته به دگردیسی

metamorphic

metamorphic differentiation

metamorphic facies

metamorphic rock

metamorphic water

<hr> رجوع شود به: metamorphosis، دگردیسی

رجوع شود به: metamorphosis، دگردیسی

metamorphism

metamorphosed rocks

<hr> معنی : دگرگونی، دگردیسی، تغییر شکل <hr> معانی دیگر : (اسطوره و غیره) دگرریختی (تغییر شکل در اثر جادو یا خواست خدایان)، مسخ، استحاله، تغییر، ترادیسی، (زیـست شناسی) دگردیسی

معنی : دگرگونی، دگردیسی، تغییر شکل معانی دیگر : (اسطوره و غیره) دگرریختی (تغییر شکل در اثر جادو یا خواست خدایان)، مسخ، استحاله، تغییر، ترادیسی، (زیـست شناسی) دگردیسی

metamorphosis

metamunirite

metanotum

metanovacekite

<hr> معنی : یکی از مراحل تقسیم <hr> معانی دیگر : (زیست شناسی) پس چهر، متافاز

معنی : یکی از مراحل تقسیم معانی دیگر : (زیست شناسی) پس چهر، متافاز

metaphase

metaplatform

metapleuron

metaproof

metarossite

metasable equilibrium

metaschoderite

metaschoepite

metasideronatrite

<hr> (جابجایی یا دگرگونی مواد معدنی سنگ ها یا رده های معدنی در اثر رسوخ آب) فراتنی

(جابجایی یا دگرگونی مواد معدنی سنگ ها یا رده های معدنی در اثر رسوخ آب) فراتنی

metasomatism

metastability

<hr> (فیزیک) فراپایدار، ناپایدار، دارای ثبات مختصر، کم ثبات

(فیزیک) فراپایدار، ناپایدار، دارای ثبات مختصر، کم ثبات

واژه های حرف "m" - دیکشنری تخصصی