دیکشنری تخصصی

severity of water

sew to

sewability

<hr> معنی : گنداب، فاضل اب، اگو، پس اب، هرز اب <hr> معانی دیگر : پارگین، لشاب

معنی : گنداب، فاضل اب، اگو، پس اب، هرز اب معانی دیگر : پارگین، لشاب

sewage

sewage disposal system

sewage factor

sewage pump

sewage purification

sewage recharge

sewage sludge

sewage system

sewage treatment

sewage treatment plant

sewage treatment residue

sewardite

sewed yarn

<hr> معنی : گنداب، مجرای فاضل اب، خوانسالار، اگو، بخیه زننده، گندابراه، مجرای فاضلاب ساختن <hr> معانی دیگر : زهکشی فاضلاب، لوله کشی فاضلاب، پارگین راه، (شخص یا دستگاه) دوزنده، دوختگر، خیاط، (قرون وسطی) سرپیشخدمت کاخ، ماشین دوزندگی

معنی : گنداب، مجرای فاضل اب، خوانسالار، اگو، بخیه زننده، گندابراه، مجرای فاضلاب ساختن معانی دیگر : زهکشی فاضلاب، لوله کشی فاضلاب، پارگین راه، (شخص یا دستگاه) دوزنده، دوختگر، خیاط، (قرون وسطی) سرپیشخدمت کاخ، ماشین دوزندگی

sewer

sewer appurtenances

sewer gas

sewer line

sewer pipe

sewer tile

<hr> معنی : زه کشی، فاضل اب، مجموع مجرای فاضلاب <hr> معانی دیگر : گنداب بری (از راه زهکشی و لوله)، شبکه یا سیستم گنداب راه ها

معنی : زه کشی، فاضل اب، مجموع مجرای فاضلاب معانی دیگر : گنداب بری (از راه زهکشی و لوله)، شبکه یا سیستم گنداب راه ها

sewerage

sewerage system

sewered area

<hr> معنی : حاشیه دوزی، دوزندگی، دوختن پارچه لباسی <hr> معانی دیگر : دوخت، دوخت و دوز، خیاطی، سوزن دوزی

معنی : حاشیه دوزی، دوزندگی، دوختن پارچه لباسی معانی دیگر : دوخت، دوخت و دوز، خیاطی، سوزن دوزی

sewing

sewing cotton

<hr> ماشین دوزندگی، چرخ خیاطی، چر&nbsp;دوزندگی، چر&nbsp; خیاطی

ماشین دوزندگی، چرخ خیاطی، چر دوزندگی، چر خیاطی

sewing machine

sewing needle

sewing thread

sewn through

sex chromosomes

sex influenced traits

sex limited trairs

<hr> پیوسته به ژاد، پیوسته به جنس، ژاد پیوستگی

پیوسته به ژاد، پیوسته به جنس، ژاد پیوستگی

sex linkage

<hr> واقع در کروموزم جنسی، ارثی، وابسته به جنسیت

واقع در کروموزم جنسی، ارثی، وابسته به جنسیت

sex linked

sex pyramid

sex ratio

sex ratio birth

sexadecimal

<hr> وابسته به یا بر پایه ی عدد شصت، شصتی، ستینی، شصت تایی، شصتم، دوره شصت ساله

وابسته به یا بر پایه ی عدد شصت، شصتی، ستینی، شصت تایی، شصتم، دوره شصت ساله

sexagesimal

sexagesimal division

sexagesimal fraction

sexagesimal system

sexagesimal system of numbers

sexagesimal system of numeration

<hr> (دستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان به ویژه برای ناوبری) سکستانت، جایاب، یک ششم دایره، زاویه یا قوس دارای 06 درجه، الت زاویه یاب، ذات السدس

(دستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان به ویژه برای ناوبری) سکستانت، جایاب، یک ششم دایره، زاویه یا قوس دارای 06 درجه، الت زاویه یاب، ذات السدس

واژه های حرف "s" - دیکشنری تخصصی