دیکشنری تخصصی

solubility factor

solubility of wool

solubility parameter

solubility product

solubility product constant

solubilized agent

solubilized sulphur dye

solubilized vat

solubilized vat dye

solubilizing agent

<hr> معنی : محلول، حل شدنی، قابل حل، حل پذیر <hr> معانی دیگر : (در آبگونه) حل شدنی، واگشاپذیر

معنی : محلول، حل شدنی، قابل حل، حل پذیر معانی دیگر : (در آبگونه) حل شدنی، واگشاپذیر

soluble

soluble glass

soluble group

soluble leuco compound

soluble metallized dye

soluble oil

soluble oil reservoir

soluble rock

soluble sodium percentage

solubleness

solum

<hr> معنی : جسم حل شده، موجود در محلول، صحافی نشده، بهم نپیوسته، شل <hr> معانی دیگر : (ماده ای که در آبگونه حل شده است) حل شده، واگشاده، پراکاویده

معنی : جسم حل شده، موجود در محلول، صحافی نشده، بهم نپیوسته، شل معانی دیگر : (ماده ای که در آبگونه حل شده است) حل شده، واگشاده، پراکاویده

solute

solutio indebiti

<hr> معنی : تسویه، محلول، حل، راه حل، چاره سازی، شولش <hr> معانی دیگر : (مسئله و غیره) حل، روش حل کردن، پژنگ، جواب، واگشاد، پراکاو، حل شدگی، واگشادگی، (پزشکی) بحران بیماری، اوج بیماری، (پزشکی) پایان بیماری، تادیه

معنی : تسویه، محلول، حل، راه حل، چاره سازی، شولش معانی دیگر : (مسئله و غیره) حل، روش حل کردن، پژنگ، جواب، واگشاد، پراکاو، حل شدگی، واگشادگی، (پزشکی) بحران بیماری، اوج بیماری، (پزشکی) پایان بیماری، تادیه

solution

solution by radicals

solution depression

solution dip

solution dyed

solution dyeing

solution gas

solution mark or solution marks or solution marks

solution matrix

solution mining

solution of a differential equation

solution of an equation

solution of an triangle

solution opening

solution pan

solution pendant or pendant or pendant

solution polymerisation

solution polymerization

<hr> (ریاضی) مجموعه ی جواب ها، پژنگ افزونه

(ریاضی) مجموعه ی جواب ها، پژنگ افزونه

solution set

solution space

solution spinning

solution state

solution vector

solution vessel

solutropic

واژه های حرف "s" - دیکشنری تخصصی