انگلیسی به فارسی

bestrowing

bestrows

bestrut

bests

bestseller

bestsellerdom

bestsellers

bestubble

bestubbled

bestuck

bestud

bestudded

bestuds

bestuur

besugar

besugo

besuit

besully

beswarm

beswarmed

beswarming

besweatered

besweeten

beswim

beswinge

beswitch

<hr> معنی : شرط، موضوع شرط بندی، نذر، شرط بستن <hr> معانی دیگر : مخفف: بین، میان، مابین، شرطبندی کردن، قمار کردن (wager هم می گویند)، چیزی که سر آن شرطبندی شود، (شخص یا چیز) موفق شونده، به مراد رسان، مبلغ یا جایزه ی شرطبندی، رجوع شود به: beth، شرط (بندی)، موضوع شرط بندی، شرط بستن، نذر زمان گذشته ساده فعل bet قسمت سوم فعل bet

معنی : شرط، موضوع شرط بندی، نذر، شرط بستن معانی دیگر : مخفف: بین، میان، مابین، شرطبندی کردن، قمار کردن (wager هم می گویند)، چیزی که سر آن شرطبندی شود، (شخص یا چیز) موفق شونده، به مراد رسان، مبلغ یا جایزه ی شرطبندی، رجوع شود به: beth، شرط (بندی)، موضوع شرط بندی، شرط بستن، نذر زمان گذشته ساده فعل bet 

bet angel

bet on

<hr> معنی : بتا، دومین حرف الفبای یونانی <hr> معانی دیگر : حرف دوم الفبای یونانی، رقم دوم (فهرست یا لیست)، نفر یا چیز دوم، (نجوم) نام دومین ستاره ی هر استارگان (صورت فلکی) از نظر میزان درخشش (که بعد از آن نام استارگان ذکر می شود مثلا: beta centauri)، نام تجارتی دستگاه الکترونیکی برای ضبط و گذاشتن نوار ویدیو

معنی : بتا، دومین حرف الفبای یونانی معانی دیگر : حرف دوم الفبای یونانی، رقم دوم (فهرست یا لیست)، نفر یا چیز دوم، (نجوم) نام دومین ستاره ی هر استارگان (صورت فلکی) از نظر میزان درخشش (که بعد از آن نام استارگان ذکر می شود مثلا: beta centauri)، نام تجارتی دستگاه الکترونیکی برای ضبط و گذاشتن نوار ویدیو

beta

beta blocker

beta blocker eyedrop

<hr> نوع زردرنگ کاروتن (که کمبود آن احتمال سرطان را بیشتر می کند)، بتاکاروتن

نوع زردرنگ کاروتن (که کمبود آن احتمال سرطان را بیشتر می کند)، بتاکاروتن

beta carotene

beta cell

<hr> (فیزیک) فروریختن تابشی (رادیواکتیو) هسته (nucleus) و برون پاش ذرات بتا

(فیزیک) فروریختن تابشی (رادیواکتیو) هسته (nucleus) و برون پاش ذرات بتا

beta decay

beta emitter

beta endorphin

beta fiber

beta geminorum

beta globulin

beta iron

beta orionis

<hr> (فیزیک) ذره ی بتا (الکترون یا پوزیترون که با سرعت زیاد از هسته ی اتم در حال فساد برون پاش می شود)

(فیزیک) ذره ی بتا (الکترون یا پوزیترون که با سرعت زیاد از هسته ی اتم در حال فساد برون پاش می شود)

واژه های حرف "b" - انگلیسی به فارسی