انگلیسی به فارسی

epinasties

<hr> (گیاه شناسی) روتنجی (در برابر: در تنجی hyponasty)

(گیاه شناسی) روتنجی (در برابر: در تنجی hyponasty)

epinasty

epineolithic

epinephelidae

epinephelus

<hr> (کالبد شناسی - هورمون به فرمول c9h13no3 که از غده ی فوق کلیوی ترشح می شود) آدرنالین، روگرد، روکلیه

(کالبد شناسی - هورمون به فرمول c9h13no3 که از غده ی فوق کلیوی ترشح می شود) آدرنالین، روگرد، روکلیه

epinephrine

epineuneuria

epineural

epineuria

epineurial

epineurium

epingle

epinglette

epinicia

epinicial

epinician

epinicion

epinikia

epinikian

epinine

epiolgue

epionychia

epionynychia

epiotic

epipanies

epiparodos

epipastic

epipedometry

epipelagic

epipetalous

epiphanic

epiphanies

epiphanise

epiphanised

epiphanising

epiphanize

epiphanizing

<hr> <b>معنی</b> : ظهور، تجلی <hr> <b>معانی دیگر</b> : (بیشتر در ادبیات - e کوچک) بینش و ادراک ناگهانی، ناگه بینش، اندریافت ناگهانی، (e کوچک - ظهور یا تجلی خدا یا هر موجود ماورای طبیعی) خدانمایی، خدانمود، تجلی الهی، (در بسیاری از فرقه های مسیحی) عید تعمید عیسی، ظهور عیسی بر سه مجوسی (که سمبل فرودآیی مسیح بر عالمیان شناخته می شود) (twelfth day هم می گویند)، ظهور و تجلی عیسی

معنی : ظهور، تجلی معانی دیگر : (بیشتر در ادبیات - e کوچک) بینش و ادراک ناگهانی، ناگه بینش، اندریافت ناگهانی، (e کوچک - ظهور یا تجلی خدا یا هر موجود ماورای طبیعی) خدانمایی، خدانمود، تجلی الهی، (در بسیاری از فرقه های مسیحی) عید تعمید عیسی، ظهور عیسی بر سه مجوسی (که سمبل فرودآیی مسیح بر عالمیان شناخته 

epiphany

epipharyngeal

epiphenomenal

<hr> هم پدیده گرایی، همایند گرایی (رجوع شود به: epiphenomenon)

هم پدیده گرایی، همایند گرایی (رجوع شود به: epiphenomenon)

epiphenomenalism

epiphenomenalist

<hr> (پدیده ای که ظاهرا همراه با پیامد پدیده ی دیگر است ولی بر آن اثر متقابل ندارد) پدیده ی همایند، هم پدیده، طب علائم ثانویه، علائم بعدی و ثانوی مر­

(پدیده ای که ظاهرا همراه با پیامد پدیده ی دیگر است ولی بر آن اثر متقابل ندارد) پدیده ی همایند، هم پدیده، طب علائم ثانویه، علائم بعدی و ثانوی مر­

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی