انگلیسی به فارسی

glucine

glucinic

glucinium

glucinum

glucke

glucofrangulin

glucogenesis

glucogenic

glucokinase

glucolipid

glucolipin

glucolipine

<hr> (شیمی آلی)، گلوکونات، نمک اسید گلوکونیک، نمک آلی اسید گلوکونیک

(شیمی آلی)، گلوکونات، نمک اسید گلوکونیک، نمک آلی اسید گلوکونیک

gluconate

gluconeogenesis

gluconeogenetic

gluconeogenic

<hr> (شیمی آلی) اسید گلوکونیک (ch2oh(choh)4cooh - ماده ای متبلور که از اکسیده شدن گلوکز به دست می آید)، اسید گلوکونیک، o7 h12 c6

(شیمی آلی) اسید گلوکونیک (ch2oh(choh)4cooh - ماده ای متبلور که از اکسیده شدن گلوکز به دست می آید)، اسید گلوکونیک، o7 h12 c6

gluconic acid

gluconokinase

glucoprotein

glucosaemia

glucosan

glucosane

<hr> معنی : گلوکز <hr> معانی دیگر : (شیمی آلی) گلوکز (ماده ای متبلور و شیرین که در میوه ها و عسل و خون به طور طبیعی یافت می شود)، o7 h12 c6

معنی : گلوکز معانی دیگر : (شیمی آلی) گلوکز (ماده ای متبلور و شیرین که در میوه ها و عسل و خون به طور طبیعی یافت می شود)، o7 h12 c6

glucose

glucose tolerance test

glucosemia

glucosic

glucosidal

glucosidase

<hr> رجوع شود به: glycoside، گلوکزید

رجوع شود به: glycoside، گلوکزید

glucoside

glucosidic

glucosidically

glucosin

glucosine

glucosone

glucosulfone

<hr> قندپیشاب، وجودقند درادرار

قندپیشاب، وجودقند درادرار

glucosuria

glucosuric

glucuronic

glucuronide

<hr> معنی : غرا، سریشم، سریش، چیز چسبناک، چسب، چسباندن، چسبیدن <hr> معانی دیگر : سریش زدن به، چسب زدن به، انگم

معنی : غرا، سریشم، سریش، چیز چسبناک، چسب، چسباندن، چسبیدن معانی دیگر : سریش زدن به، چسب زدن به، انگم

واژه های حرف "g" - انگلیسی به فارسی