انگلیسی به فارسی

heisting

heists

heize

hejazian

hekate

hekhsher

hekhsherim

hekhshers

hektare

hektares

hekteus

hekto-

hektogram

hektoliter

hektometer

<hr> (اسطوره ی نورس)، دوزخ (ویژه ی کسانی که در جنگ کشته نشده اند)، هل (دختر لوکی و الهه ی مرگ و دوزخ)

(اسطوره ی نورس)، دوزخ (ویژه ی کسانی که در جنگ کشته نشده اند)، هل (دختر لوکی و الهه ی مرگ و دوزخ)

hela cell

helco

helcoid

helcology

helcoplasty

helcosis

helcotic

<hr> زمان گذشته و اسم مفعول فعل: hold

زمان گذشته و اسم مفعول فعل: hold

held

heldentenor

heldentenore

heldentenors

helder

helderbergian

hele

<hr> اسم خاص مونث (مخفف آن: nell و nelly و lena)

اسم خاص مونث (مخفف آن: nell و nelly و lena)

helen

helen keller

<hr> (افسانه ی یونان) هلن (زن منه لاوس که توسط پاریس از راه بدر شد و با او به تروا گریخت)، افسانه یونان هلن همسر زیبای منلوس

(افسانه ی یونان) هلن (زن منه لاوس که توسط پاریس از راه بدر شد و با او به تروا گریخت)، افسانه یونان هلن همسر زیبای منلوس

helen of troy

helena

helenn

helenus

helewou

helgoland

helgrammite or hellgramite

heli-

heliac

<hr> <b>معنی</b> : شمسی <hr> <b>معانی دیگر</b> : (نجوم) وابسته به یا نزدیک به خورشید، خورشیدی، helical انج، ستاره ای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است

معنی : شمسی معانی دیگر : (نجوم) وابسته به یا نزدیک به خورشید، خورشیدی، helical انج، ستاره ای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است

واژه های حرف "h" - انگلیسی به فارسی