انگلیسی به فارسی

keratoscopy

<hr> شاخی، شاخینه ای، شاخسان، دارای لیفهای شاخی، جسم شاخی اسفنج

شاخی، شاخینه ای، شاخسان، دارای لیفهای شاخی، جسم شاخی اسفنج

keratose

keratoses

keratosic

<hr> معنی : شاخی شدن پوست و غیره <hr> معانی دیگر : (پزشکی ـ زایده ی شاخی یا سخت روی پوست بدن) پینه، شاخاک، شاخندگی، آزخ

معنی : شاخی شدن پوست و غیره معانی دیگر : (پزشکی ـ زایده ی شاخی یا سخت روی پوست بدن) پینه، شاخاک، شاخندگی، آزخ

keratosis

keratosis blennorrhagica

keratosis nigricans

keratosropy

keratotic

keratotome

<hr> (جراحی) قرنیه شکافی، برش قرنیه

(جراحی) قرنیه شکافی، برش قرنیه

keratotomy

keratto

keraulophon

keraunia

keraunion

keraunograph

keraunographic

keraunography

keraunophobia

keraunophone

keraunophonic

keraunoscopy

<hr> معنی : حاشیه پیاده رو <hr> معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: curb، جدول

معنی : حاشیه پیاده رو معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: curb، جدول

kerb

kerb crawler

kerbaya

kerbed

kerbing

kerbs

<hr> سنگ جدول معمارى : سنگ چینى دور چاه، سنگ جدول، سنگ حاشیه، سنگ بست، سنگچین گرداگرددهانه چاه

سنگ جدول معمارى : سنگ چینى دور چاه، سنگ جدول، سنگ حاشیه، سنگ بست، سنگچین گرداگرددهانه چاه

kerbstone

kerch

kercher

<hr> معنی : سرانداز، چپی، دستمال، روسری، دستمال سر، چارقد، زن روسری پوش <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: handkerchief

معنی : سرانداز، چپی، دستمال، روسری، دستمال سر، چارقد، زن روسری پوش معانی دیگر : رجوع شود به: handkerchief

kerchief

kerchiefed

kerchieves

kerchoo

kerchug

kerectomy

kerel

kerensky

keres

keresan

kerewa

<hr> معنی : چاک، بریدگی، چاک دادن <hr> معانی دیگر : بریدگی ایجاد شده توسط اره، برش اره

معنی : چاک، بریدگی، چاک دادن معانی دیگر : بریدگی ایجاد شده توسط اره، برش اره

واژه های حرف "k" - انگلیسی به فارسی