انگلیسی به فارسی

kittisol

<hr> (جانورشناسی) گاکی کوچک (جنس rissa که مرغان نوروزی ریز اندام و بومی دریاهای شمالی بوده و در صخره ها لانه می کنند)

(جانورشناسی) گاکی کوچک (جنس rissa که مرغان نوروزی ریز اندام و بومی دریاهای شمالی بوده و در صخره ها لانه می کنند)

kittiwake

<hr> معنی : حساس، چابک، هوشیار، بازیگوش، غلغلک دادن <hr> معانی دیگر : (اسکاتلند)، قلقلک دادن، سردرگم کردن، زیرک

معنی : حساس، چابک، هوشیار، بازیگوش، غلغلک دادن معانی دیگر : (اسکاتلند)، قلقلک دادن، سردرگم کردن، زیرک

kittle

kittled

kittlepins

kittler

kittles

kittlest

kittling

kittlish

kittly

kittock

<hr> جرج کیتریج (شکسپیر شناس و معلم امریکایی)

جرج کیتریج (شکسپیر شناس و معلم امریکایی)

kittredge

kittul

<hr> معنی : پیشی، دختر جوان، بچه گربه، زن سبک و جلف <hr> معانی دیگر : اسم خاص مونث، رجوع شود به: kitten، (پوکر و برخی قمارهای دیگر) بانک، کاسه، پول وسط، پول های شرط بندی شده، (پولی که برای هدفی گردآوری شده است) موجودی، صندوق، خزانه

معنی : پیشی، دختر جوان، بچه گربه، زن سبک و جلف معانی دیگر : اسم خاص مونث، رجوع شود به: kitten، (پوکر و برخی قمارهای دیگر) بانک، کاسه، پول وسط، پول های شرط بندی شده، (پولی که برای هدفی گردآوری شده است) موجودی، صندوق، خزانه

kitty

kitty corner

kitty-cat

kitty-corner

kitty-cornered

kittycornered

kittysol

kitul

kitul tree

kitunahan

kitysol

kiva

kivas

kiver

kivikivi

kiwach

kiwai

kiwanian

<hr> باشگاه کیوانیس (انجمن اخوت بین المللی خدمات همگانی و آشنایی)

باشگاه کیوانیس (انجمن اخوت بین المللی خدمات همگانی و آشنایی)

kiwanis

<hr> معنی : کیوی، نوعی مرغ زلاند جدید، دانشجوی هوانوردی <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت کیوی (actinidia chinensis از تیره ی dilleniaceae و راسته ی dilleniales که دولپه ای و تاک مانند بوده و در اصل بومی زلاند نو است)، (میوه ی این گیاه) کیوی، (k بزرگ ـ عامیانه) اهل زلاندنو، نوعی مره زلاند جدید

معنی : کیوی، نوعی مرغ زلاند جدید، دانشجوی هوانوردی معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت کیوی (actinidia chinensis از تیره ی dilleniaceae و راسته ی dilleniales که دولپه ای و تاک مانند بوده و در اصل بومی زلاند نو است)، (میوه ی این گیاه) کیوی، (k بزرگ ـ عامیانه) اهل زلاندنو، نوعی مره زلاند جدید

واژه های حرف "k" - انگلیسی به فارسی