انگلیسی به فارسی

panencephalitis

panentheism

panes

panesthesia

panetela

panetela or panetella

panetelas

panetiere

<hr> (ایتالیا) کیک کشمش و میوه ی خشک

(ایتالیا) کیک کشمش و میوه ی خشک

panettone

panettones

panettoni

panfil

<hr> ماهی ریزه (مناسب برای سرخ کردن به طور درسته)

ماهی ریزه (مناسب برای سرخ کردن به طور درسته)

panfish

panfishes

panfry

panfuls

<hr> <b>معنی</b> : درد، درد سخت، اضطراب سخت و ناگهانی، سوزش ناگهانی، حمله سخت <hr> <b>معانی دیگر</b> : (جسمی یا روحی) درد شدید و ناگهانی، تیر کشیدن

معنی : درد، درد سخت، اضطراب سخت و ناگهانی، سوزش ناگهانی، حمله سخت معانی دیگر : (جسمی یا روحی) درد شدید و ناگهانی، تیر کشیدن

pang

<hr> (افریقا - دشنه ی سر کج) پانگا

(افریقا - دشنه ی سر کج) پانگا

panga

pangaea

pangamic

pangamous

pangamously

pangamy

pangane

pangara

pangas

pangasi

pangasinan

<hr> (زمین شناسی - قاره ی فرضی که قاره های کنونی از آن مجزا شدند) پنجیا، کهن قاره (pangaea هم می گویند)

(زمین شناسی - قاره ی فرضی که قاره های کنونی از آن مجزا شدند) پنجیا، کهن قاره (pangaea هم می گویند)

pangea

panged

pangen

pangene

<hr> (نظریه ی قدیمی و مردود وراثت) همه زایی

(نظریه ی قدیمی و مردود وراثت) همه زایی

pangenesis

pangenetic

pangenetically

pangerang

pangful

pangi

panging

pangium

pangless

panglessly

pangloss

<hr> خوشبین و ساده دل، احمق و امیدوار

خوشبین و ساده دل، احمق و امیدوار

panglossian

panglossic

<hr> (جانورشناسی) مورچه خوار (پستاندار فلس دار و بی دندان از راسته ی pholidota که هنگام خطر خود را گلوله می کند)، مورچه خوارفلس دار

(جانورشناسی) مورچه خوار (پستاندار فلس دار و بی دندان از راسته ی pholidota که هنگام خطر خود را گلوله می کند)، مورچه خوارفلس دار

واژه های حرف "p" - انگلیسی به فارسی