انگلیسی به فارسی

temporomalar

temporomandibular

temporomandibular joint

temporomastoid

temporooccipital

temporopontine

temporosphenoid

temporosphenoidal

temporozygomatic

tempra

tempre

temprely

temps

<hr> معنی : فریفتن، اغوا کردن، دچار وسوسه کردن <hr> معانی دیگر : وسوسه کردن، تحریک جنسی کردن، انگیزاندن، بر انگیختن، تطمیع کردن، گمراه کردن، از راه به در کردن، به خود هموار کردن، تقبل کردن، (در اصل) آزمودن، امتحان کردن

معنی : فریفتن، اغوا کردن، دچار وسوسه کردن معانی دیگر : وسوسه کردن، تحریک جنسی کردن، انگیزاندن، بر انگیختن، تطمیع کردن، گمراه کردن، از راه به در کردن، به خود هموار کردن، تقبل کردن، (در اصل) آزمودن، امتحان کردن

tempt

temptability

<hr> قابل اغوا، فریفته شدنی، وسوسه پذیر

قابل اغوا، فریفته شدنی، وسوسه پذیر

temptable

temptableness

<hr> معنی : فریب، اغوا، ازمایش، امتحان، خواست، فریبندگی، فتنه، وسوسه <hr> معانی دیگر : تحریک جنسی، انگیزش، اغواگری، وسوسه انگیزی

معنی : فریب، اغوا، ازمایش، امتحان، خواست، فریبندگی، فتنه، وسوسه معانی دیگر : تحریک جنسی، انگیزش، اغواگری، وسوسه انگیزی

temptation

temptational

temptationless

temptations

temptatious

temptatory

tempted

<hr> معنی : شیطان، اغوا کننده، وسوسه گر <hr> معانی دیگر : اغواگر، وسوسه انگیز، فریبا، تطمیع کننده، فریبنده

معنی : شیطان، اغوا کننده، وسوسه گر معانی دیگر : اغواگر، وسوسه انگیز، فریبا، تطمیع کننده، فریبنده

tempter

tempters

<hr> معنی : اغوا کننده، وسوسه انگیز، هوس انگیز <hr> معانی دیگر : فریبا، دلربا، اغواگر

معنی : اغوا کننده، وسوسه انگیز، هوس انگیز معانی دیگر : فریبا، دلربا، اغواگر

tempting

temptingness

<hr> (زن) فریبا (به ویژه از نظر جنسی)، وسوسه آفرین، شهوت انگیز

(زن) فریبا (به ویژه از نظر جنسی)، وسوسه آفرین، شهوت انگیز

temptress

temptresses

tempts

temptsome

<hr> (خوراک ژاپنی دارای ماهی و میگو و سبزیجات سرخ کرده) تمپورا

(خوراک ژاپنی دارای ماهی و میگو و سبزیجات سرخ کرده) تمپورا

tempura

tempuras

tempus

tempyo

temse

temsebread

temser

temulence

temulency

temulent

<hr> معنی : عشر، ده، شماره 10 <hr> معانی دیگر : ده عدد، ده تا، (در ترکیب) ده، عدد ده (10)، (ورق بازی) ده لو، (امریکا - عامیانه) اسکناس ده دلاری، رجوع شود به: teno- (پیش از واکه می آید)، شماره 01، درجمع چندین، خیلی

معنی : عشر، ده، شماره 10 معانی دیگر : ده عدد، ده تا، (در ترکیب) ده، عدد ده (10)، (ورق بازی) ده لو، (امریکا - عامیانه) اسکناس ده دلاری، رجوع شود به: teno- (پیش از واکه می آید)، شماره 01، درجمع چندین، خیلی

ten cent store

<hr> (انجیل) ده فرمان، احکام عشره ی حضرت موسی، ده فرمان موسی

(انجیل) ده فرمان، احکام عشره ی حضرت موسی، ده فرمان موسی

واژه های حرف "t" - انگلیسی به فارسی