انگلیسی به فارسی

thermalizing

thermally

thermals

thermanesthesia

thermanesthesia or thermanaesthesia

thermantic

thermatologist

thermatology

therme

thermel

thermels

thermes

thermesthesia

thermesthesia or thermaesthesia

thermesthesiometer

thermetograph

thermetrograph

<hr> معنی : گرمایی، حرارتی <hr> معانی دیگر : دمایی، وابسته بگرما

معنی : گرمایی، حرارتی معانی دیگر : دمایی، وابسته بگرما

thermic

thermical

thermically

thermidor

<hr> (فیزیک - یون مثبت یا منفی که از جسم تابنده ساطع می شود) یون گرما زاد، گرما یون

(فیزیک - یون مثبت یا منفی که از جسم تابنده ساطع می شود) یون گرما زاد، گرما یون

thermion

thermionic

<hr> جریان یون های گرما زاد (به ویژه از کاتد به صفحه)، جریان گرما یون

جریان یون های گرما زاد (به ویژه از کاتد به صفحه)، جریان گرما یون

thermionic current

<hr> (ساطع شدن الکترون یا یون از سطح داغ هادی ها) برون تابی گرما یون

(ساطع شدن الکترون یا یون از سطح داغ هادی ها) برون تابی گرما یون

thermionic emission

thermionic tube

thermionic valve

thermionically

thermionics

thermions

<hr> معنی : مقاومت گرمایی، رزیستور برقی، الت مقاوم در مقابل برق <hr> معانی دیگر : (دستگاه سنجش حرارت یاخته های بدن و نیروی مادون قرمز و میکروویو) ترمیستور، دما یاب

معنی : مقاومت گرمایی، رزیستور برقی، الت مقاوم در مقابل برق معانی دیگر : (دستگاه سنجش حرارت یاخته های بدن و نیروی مادون قرمز و میکروویو) ترمیستور، دما یاب

thermistor

thermit

thermite

thermites

thermits

<hr> پیشوند:، گرما، حرارت، دما [thermodynamic]

پیشوند:، گرما، حرارت، دما [thermodynamic]

thermo

thermo-

thermoacidophile

thermoammeter

thermoanalgesia

thermoanesthesia

thermobaric bomb

thermobarograph

thermobarometer

thermobattery

thermocauteries

thermocautery

thermochemic

واژه های حرف "t" - انگلیسی به فارسی