انگلیسی به فارسی

volplanes

volplaning

volplanist

volsci

volscian

volsella

volstead

volstead act

volsteadism

volsunga saga

<hr> معنی : ولت، واحد نیروی محرکه برقی <hr> معانی دیگر : حرکت دایره وار اسب، چرخش (اسب)، (برق) ولت (مخفف: v)

معنی : ولت، واحد نیروی محرکه برقی معانی دیگر : حرکت دایره وار اسب، چرخش (اسب)، (برق) ولت (مخفف: v)

volt

<hr> (فیزیک) ولت آمپر، اندازه گیری نیروی برق بر حسب ولتاژ و امپر

(فیزیک) ولت آمپر، اندازه گیری نیروی برق بر حسب ولتاژ و امپر

volt ampere

volt-ampere

<hr> رودخانه ی ولتا (در کشور غنا ـ افریقا)

رودخانه ی ولتا (در کشور غنا ـ افریقا)

volta

voltaelectric

voltaelectricity

voltaelectrometer

voltaelectrometric

<hr> معنی : ولتاژ، اختلاف سطح، نیروی الکتریک برحسب ولت <hr> معانی دیگر : (برق) ولتاژ، ولت چندی، فشار (یا کشش) برق

معنی : ولتاژ، اختلاف سطح، نیروی الکتریک برحسب ولت معانی دیگر : (برق) ولتاژ، ولت چندی، فشار (یا کشش) برق

voltage

<hr> (برق) بخشگر فشار، مقسم ولتاژ

(برق) بخشگر فشار، مقسم ولتاژ

voltage divider

voltage drop

<hr> تنظیم کننده اختلاف سطح

تنظیم کننده اختلاف سطح

voltage regulator

<hr> تصبیت کننده اختلاف سطح

تصبیت کننده اختلاف سطح

voltage stabilizer

voltages

voltagraphy

<hr> (وابسته به برق تولیدشده توسط واکنش های شیمیایی) ولتایی، ولتاییک، زبان ولتایی (از زبان های niger-congo)

(وابسته به برق تولیدشده توسط واکنش های شیمیایی) ولتایی، ولتاییک، زبان ولتایی (از زبان های niger-congo)

voltaic

voltaic battery

<hr> (برق) سلول ولتا، نیروی گالوانیک

(برق) سلول ولتا، نیروی گالوانیک

voltaic cell

voltaic pile

<hr> ولتر (نویسنده ی فرانسوی)

ولتر (نویسنده ی فرانسوی)

voltaire

voltairean

voltairian

voltairianize

voltairish

voltairism

<hr> رجوع شود به: galvanism، ولتاژ الکتریکی، مقدار ولتاژ برق

رجوع شود به: galvanism، ولتاژ الکتریکی، مقدار ولتاژ برق

voltaism

voltaisms

voltaite

<hr> (فیزیک) ولت سنج، ولت متر، ولتاژ سنج برقی، وابسته به ولتاژ سنج

(فیزیک) ولت سنج، ولت متر، ولتاژ سنج برقی، وابسته به ولتاژ سنج

voltameter

<hr> معنی : امپرسنج، ولتمتر، ولتاژ سنج <hr> معانی دیگر : (فیزیک) ولت آمپرسنج، ولت متر و آمپرمتر

معنی : امپرسنج، ولتمتر، ولتاژ سنج معانی دیگر : (فیزیک) ولت آمپرسنج، ولت متر و آمپرمتر

voltammeter

voltaplast

voltatype

<hr> درشمشیر بازی جست یاحرکت

درشمشیر بازی جست یاحرکت

volte

<hr> عقب گرد، چرخش (180 درجه)، چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف

عقب گرد، چرخش (180 درجه)، چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف

واژه های حرف "v" - انگلیسی به فارسی