انگلیسی به فارسی

yosemite

<hr> پارک ملی یوسمتی (در کالیفرنیا - امریکا - 3064 کیلومتر مربع)

پارک ملی یوسمتی (در کالیفرنیا - امریکا - 3064 کیلومتر مربع)

yosemite national park

yotacism

yotacize

yote

yottabit

yottabyte

<hr> معنی : تو، ترا، تورا، شما، شماها، شمارا <hr> معانی دیگر : تو (در انگلیس میانه thou برای ((تو)) و you برای ((شما)) به کار می رفت)، (ادبی) ای، ای که، آدم، شخص، فرد

معنی : تو، ترا، تورا، شما، شماها، شمارا معانی دیگر : تو (در انگلیس میانه thou برای ((تو)) و you برای ((شما)) به کار می رفت)، (ادبی) ای، ای که، آدم، شخص، فرد

<hr> (امریکا - ایالات جنوبی) شما، شماها، همه شما

(امریکا - ایالات جنوبی) شما، شماها، همه شما

you all

you bet

<hr> (خودمانی) راست گفتی !، درست است !

(خودمانی) راست گفتی !، درست است !

you said it

you'd

you'll

<hr> معنی : شما هستید <hr> معانی دیگر : مخفف: you are

معنی : شما هستید معانی دیگر : مخفف: you are

you're

you've

you-all

youd

youdendrift

youdith

youff

youl

<hr> معنی : نو باوه، نورسته، برنا، جوان، تازه، بچگانه، نوین <hr> معانی دیگر : برومند، کم سن، کم سال، کم سن و سال، نوزاد، بچه، کودک، خردسال، (از نظر سن) کوچک، کوچک تر، صغیر، نورس، نوبر، نوچین، پیشرس، نارس، نوپا، نوبنیاد، نوخاسته، جدیدالتاسیس، تر و تازه، با طراوت، جوان نما، پرحرارت، جوانانه، (با: the) جوانان، (با: the) بچه ها، نوباوگان، (زمین شناسی) کنشور، کاوا، کاونده، نافرسوده، بی تجربه، خامدست، ناپخته، ناشی، نوآموز، نوچه، ماه در حالت هلال، هلال، بریگام یانگ (رهبر مورمون ها - امریکایی)

معنی : نو باوه، نورسته، برنا، جوان، تازه، بچگانه، نوین معانی دیگر : برومند، کم سن، کم سال، کم سن و سال، نوزاد، بچه، کودک، خردسال، (از نظر سن) کوچک، کوچک تر، صغیر، نورس، نوبر، نوچین، پیشرس، نارس، نوپا، نوبنیاد، نوخاسته، جدیدالتاسیس، تر و تازه، با طراوت، جوان نما، پرحرارت، جوانانه، (با: the) جوانان، (

young

young bird

<hr> جوانان، نوباوگان، اشخاص تازه نفس یا دارای افکار و روش های تازه، نوباوگان نیروی تازه، شوق جوانی

جوانان، نوباوگان، اشخاص تازه نفس یا دارای افکار و روش های تازه، نوباوگان نیروی تازه، شوق جوانی

young blood

young carnivore

young fish

young lady

young mammal

young person

young turk

young woman

young-begetting

young-eyed

youngberries

youngberry

<hr> معنی : جوانتر، بچه تر <hr> معانی دیگر : 1- کهین، کهتر، کوچکتر، خردسال تر 2- جوان تر 3- نوپاتر، نوتر، تازه تر

معنی : جوانتر، بچه تر معانی دیگر : 1- کهین، کهتر، کوچکتر، خردسال تر 2- جوان تر 3- نوپاتر، نوتر، تازه تر

younger

youngers

younghearted

<hr> معنی : نسبتا جوان، جوان وار <hr> معانی دیگر : نسبتا جوان، جوان وار

معنی : نسبتا جوان، جوان وار معانی دیگر : نسبتا جوان، جوان وار

youngish

younglet

<hr> معنی : مبتدی، جوانه، جوانک <hr> معانی دیگر : جوان، نوباره، نوجوان، گیاه جوان، نورسته، جانور جوان، کره، توله، بچه، جوانه درگیاهان

معنی : مبتدی، جوانه، جوانک معانی دیگر : جوان، نوباره، نوجوان، گیاه جوان، نورسته، جانور جوان، کره، توله، بچه، جوانه درگیاهان

youngling

younglings

youngly

youngness

youngs

<hr> معنی : نوجوان، پسر بچه، جوانک، برگچه، نو باوه <hr> معانی دیگر : بچه، کودک، طفل، دختربچه، خردسال، جوان، حیوان جوان

معنی : نوجوان، پسر بچه، جوانک، برگچه، نو باوه معانی دیگر : بچه، کودک، طفل، دختربچه، خردسال، جوان، حیوان جوان

واژه های حرف "y" - انگلیسی به فارسی