ذلکه سفلی

ذلکه علیا

ذلیلان

<hr> مترادف ذم : بدگویی، قدح، مذمت، نکوهش <hr> متضاد ذم : مدح <hr> برابر پارسی : نکوهش، دشنام، بدگویی، ناسزا

مترادف ذم : بدگویی، قدح، مذمت، نکوهش متضاد ذم : مدح برابر پارسی : نکوهش، دشنام، بدگویی، ناسزا

ذم

ذمار

ذمران

<hr> مترادف ذمه : تقبل، ضمان، ضمانت، عهده، کفالت، پیمان، عهد، زینهار <hr> برابر پارسی : تاوان، پیمام، برگردن

مترادف ذمه : تقبل، ضمان، ضمانت، عهده، کفالت، پیمان، عهد، زینهار برابر پارسی : تاوان، پیمام، برگردن

ذمه

ذمی

ذن

ذن و فن نگهداشت موتورسیکلت

ذن پایتون

ذنب الاسد

ذنب الجدی

ذنب العقاب

ذنب قیطس جنوبی

ذنب قیطس شمالی

ذنبه

<hr> مترادف ذهاب : رفت، گذشتن <hr> متضاد ذهاب : آمدن، ایاب

مترادف ذهاب : رفت، گذشتن متضاد ذهاب : آمدن، ایاب

ذهاب

ذهاز

ذهبیه

ذهترزدذنت

<hr> مترادف ذهن : خرد، هوش، درک، فهم، استعداد، خاطر، ضمیر، فکر، قلب، مغز <hr> برابر پارسی : یاد، اندیشه، هوش، ویر، یاده

مترادف ذهن : خرد، هوش، درک، فهم، استعداد، خاطر، ضمیر، فکر، قلب، مغز برابر پارسی : یاد، اندیشه، هوش، ویر، یاده

ذهن

ذهن اسیر

ذهن انگیزی

ذهن خوانی

ذهن زیبا

ذهن سفید

ذهن شناسی

ذهن عمیق گوگل

ذهن من

ذهن ناهشیار

ذهن های خطرناک

ذهن های مجرم

ذهن کوانتومی

ذهنرو

ذهنیت خرچنگی

<hr> برابر پارسی : انگارگرایی

برابر پارسی : انگارگرایی

ذهنیت گرایی

ذهیب اسلام امیری

ذهیبه

ذهیروک

ذوات الاوتار

ذوالبین

ذوالجناح

ذوالجناح روز پنجاه هزار سال

ذوالحدین

ذوالحدین جعلی

ذوالخلصه

ذوالفرخ

دانشنامه عمومی

واژه های حرف "ذ" - دانشنامه عمومی