<hr> مترادف طرح : الگو، مدل، انگار، نگاره، گرده، نقاشی، نقش، نقشه، نمودار، شکل، تصویر، زمینه، قالب، پروژه، پیشنهاد، برنامه، کشیدن، نقاشی کردن، مطرح کردن، ارائه کردن، ارائه دادن <hr> برابر پارسی : برنامه، پیرنگ، پیش نویس، شالوده، نمودار

مترادف طرح : الگو، مدل، انگار، نگاره، گرده، نقاشی، نقش، نقشه، نمودار، شکل، تصویر، زمینه، قالب، پروژه، پیشنهاد، برنامه، کشیدن، نقاشی کردن، مطرح کردن، ارائه کردن، ارائه دادن برابر پارسی : برنامه، پیرنگ، پیش نویس، شالوده، نمودار

طرح

طرح اصلاح پول ملی ایران

طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان

طرح انتقال اب بهشت اباد

طرح ایالا

طرح باغ شهر

طرح بزرگ

طرح بمبئی

طرح بیمارستان دوست دار کودک

طرح تامین اتیه جوانان

طرح تبادل امام علی

طرح تحول اقتصادی

طرح تحول نظام سلامت

طرح ترور نخست وزیر بریتانیا

طرح تروریستی 2007 باکو

طرح تروریستی 2013 راه اهن کانادا

طرح تروریستی قبرس در 2012

طرح تروریسم 2006 انتاریو

طرح توجیهی

طرح جامع ترافیک شهر اراک

طرح جامع کاهش الودگی هوای اراک

طرح جغرافیای جهان سازمان ملل متحد

طرح جنگل صحرا

طرح خودروی انفجاری 2010 پورتلند

طرح دانه برفی

طرح رود بزرگ دست ساز

طرح ریزی واحدهای صنعتی

طرح سرفصلی بمب گذاری در نیویورک

طرح سرمایه گذاری جمعی

طرح سرمایه گذاری خصوصی

طرح شبنم

طرح شبکه ای موبی تکس

طرح شفافیت اراء نمایندگان

طرح شماره 9 بیرون از فضا

طرح شهر شعاعی

طرح صالحین

طرح صلح کوفی عنان برای سوریه

طرح ضربتی افزایش تولید بنزین

طرح عملیات نظامی

طرح لایه باز

طرح مارشال

طرح مالکیت سهام کارکنان

طرح مراقبت پرستاری

طرح مسکن مهر

طرح مشبک شهر

طرح مویر

طرح مگی

طرح نجات مالی

دانشنامه عمومی

واژه های حرف "ط" - دانشنامه عمومی