صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
بازخوانی
بازخوانی (کامپیوتر)
بازخواه ناپذیر
بازخورد
بازخورد زیستی
بازخیز
بازخیزاندن از عالم مردگان
بازخیزش
بازخیزی
بازخیزیدن از عالم مردگان
بازداد
بازداد (برق)
بازدادن
بازدادنی
بازدار
بازدار (مجازی)
بازدارانه
بازدارش
بازدارش از طریق تهدید به عمل متقابل
بازدارشگر
بازدارشی
بازدارنده
بازدارندگی
بازدارندگی (سیاست جلوگیری از جنگ که مبتنی بر ترس دشمن از سلاح های پرقدرت حریف است.)
بازدارندگی(سیاست جلوگیری از جنگ که مبتنی بر ترس دشمن از سلاح های پرقدرت حریف است.)
بازدارگر
بازدارگر رزمی
بازداری
بازداری (روانکاوی)
بازداری کردن
بازداشت
بازداشت (خودمانی)
بازداشت (عامیانه)
بازداشت در بیمارستان
بازداشت در خانه
بازداشت در زندان اسیران جنگ
بازداشت شدگان جنگی
بازداشت مجدد
بازداشت ناسزاوار (حقوق)
بازداشت ناسزاوار(حقوق)
بازداشت کردن
بازداشت کردن (خودمانی)
بازداشت کردن (عامیانه)
بازداشتن
بازداشتن از انجام کاری
بازداشتن از ورود
بازداشتگاه
بازداشتگاه موقت (نیروی دریایی)
بیشتر