صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تسلسلی
تسلط
تسلط بر احساسات
تسلط بر اعصاب
تسلط بر خود
تسلط داشتن
تسلط داشتن بر
تسلط پیدا کردن در چیزی
تسلط کردن
تسلط یافتن
تسلی
تسلی آمیز
تسلی بخش
تسلی بخش (چیز)
تسلی دادن
تسلی دهنده ایوب
تسلی ناپذیر
تسلی پذیر
تسلیآمیز
تسلیت
تسلیت نامه
تسلیت گفتن
تسلیح
تسلیحات
تسلیحات رساندن به
تسلیم
تسلیم به هوای نفس (خودمانی)
تسلیم به هوای نفس (عامیانه)
تسلیم بودن
تسلیم بودن به داوری دیگری
تسلیم بودن به میل دیگری
تسلیم خود کردن
تسلیم دشمن شدن با قید شرایط
تسلیم شدن
تسلیم شدن با بی میلی
تسلیم شدن به داوری دیگری
تسلیم شدن به قضا و قدر
تسلیم شدن به میل دیگری
تسلیم شدن به هوا و هوس های فردی
تسلیم ناپذیر
تسلیم ناپذیری
تسلیم نشدن
تسلیم نشدنی
تسلیم نشده
تسلیم هوا و هوس شدن
تسلیم کردن
تسلیم کردن (رسما)
تسلیم کردن برای تصمیم گیری
بیشتر