صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تسلیم کردن برای رسیدگی
تسمه
تسمه آهنی دور چیزی بستن
تسمه بافته
تسمه بستن
تسمه تازیانه
تسمه سان (جانورشناسی)
تسمه شلاق
تسمه شکم
تسمه فلزی
تسمه ماشین آلات
تسمه نقاله
تسمه پروانه (مکانیک)
تسمه پیچ کردن
تسمه پیچ کردن با طناب
تسمه چرمی
تسمه چوبی
تسمه چکمه
تسمه کلاه
تسمه ی دور بشکه
تسمیه
تسمیه تقلیدی
تسمیه صوتی
تسنن
تسهیل
تسهیل کردن
تسهیلات
تسهیم
تسهیم و تقسیم کردن
تسهیم کردن
تسهیم کننده
تسهیم کننده (الکترونیک)
تسهیمگر
تسهیمگر (الکترونیک)
تسهیمگر(الکترونیک)
تسو
تسوید
تسویر
تسویه
تسویه بدهی با کار
تسویه حساب
تسویه حساب کردن
تسویه حساب کردن (حسابداری)
تسویه شده
تسویه نشده
تسویه کردن
تسپیس
تسکین
بیشتر