فارسی به انگلیسی

<hr> مترادف توده شناسی : فولکور

مترادف توده شناسی : فولکور

توده شناسی

توده شونده

توده علف خشک

توده فضولات

توده مردم

توده مردم (قدیمی)

توده مه

توده موج مانند

توده ها

توده هوا

توده هیمه

توده پر

توده پشگل

توده پهن

توده کاه

توده کاه و خاشاک

توده کردن

توده گرای

توده گرایی

توده یخ شناور

توده یخ غلتان

تودهنی

تودوزی

تودوزی کردن

تودوزی کردن مبل

<hr> مترادف تودیع : بدرود، خداحافظی، وداع، بدرود گفتن، خداحافظی کردن، وداع کردن، امانت گذاری، ودیعه، ودیعه گذاشتن <hr> برابر پارسی : بدرود، پدرود

مترادف تودیع : بدرود، خداحافظی، وداع، بدرود گفتن، خداحافظی کردن، وداع کردن، امانت گذاری، ودیعه، ودیعه گذاشتن برابر پارسی : بدرود، پدرود

تودیع

تودیعی

توذوق زدن

توذوق زننده (عامیانه)

<hr> مترادف تور : تله، جال، دام، تار، تیره، سیر، گردش، گشت، سفر، سیاحت <hr> برابر پارسی : گشت، گردش، دوره گردی

مترادف تور : تله، جال، دام، تار، تیره، سیر، گردش، گشت، سفر، سیاحت برابر پارسی : گشت، گردش، دوره گردی

تور

تور انداختن

تور ایمنی در سیرک ها

تور برای گرفتن جانور

تور دکل

تور دیواری

تور زدن

تور سیمی

تور صورت

تور صورت عروس

تور عروس

تور لجن کاو

تور مانند

تور ماهی گیری

تور ماهیگیری

تور ماهیگیری ایستاده

تور نجات

تور پرنده گیری

تور کششی (ماهی گیری)

واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی