صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
توطئه گران
توطئهآمیز
توطن
توطیه کردن
توف
توف (صدای تندر و غیره)
توف باد
توف بار
توفال
توفال پهن
توفال کوب
توفان
توفان آتش
توفان آتش زا
توفان اتش
توفان باد
توفان باران
توفان برف
توفان تندری
توفان تگرگ
توفان زدگی
توفان شدید و کوتاه
توفان شن
توفان پیچنده
توفان گرد و خاک
توفانی
توفانی (هوا)
توفانی بودن
توفانی شدن
توفباد
توفق
توفناک
توفند
توفو
توفیدن
توفیر
توفیرها
توفیق
توفیق یافتن
توقع
توقع داشتن
توقع داشتن از
توقع زیاد
توقف
توقف برای تعمیر و غیره (مسابقه اتومبیل رانی)
توقف دایمی
توقف در سفر
توقف در شهر کوچک و ایراد نطق (مبارزات انتخاباتی)
بیشتر