صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ز" - فارسی به انگلیسی
زیر و رو کردن برای یافتن چیزی
زیر و روکردن
زیر و زبر کردن
زیر وات
زیر پا
زیر پا له کردن
زیر پا مانده
زیر پا نگذاشتنی
زیر پا گذاری
زیر پا گذاشتن
زیر پا گذاشتن قانون
زیر پاگذاشتن قانون
زیر پای کسی نشستن
زیر پایی
زیر پنجه کفش
زیر پنجه گذاشتن برای کفش
زیر پوست
زیر پوستی
زیر پوش
زیر پوش زنانه
زیر پوش زنانه یک تکه
زیر پوشش گرفتن
زیر پیراهنی
زیر پیراهنی آستین کوتاه (خودمانی)
زیر پیراهنی آستین کوتاه (عامیانه)
زیر پیراهنی بی آستین
زیر پیراهنی بیآستین
زیر پیراهنی رکابی
زیر پیراهنی زنانه
زیر پیراهنی مردانه
زیر پیراهنی ملوانان (خودمانی)
زیر پیراهنی ملوانان (عامیانه)
زیر چانه کسی زدن با دست
زیر چاپ
زیر چتر گرفتن
زیر چم
زیر چیزی دیگر قرار گرفتن
زیر چیزی زدن
زیر چیزی قرار دادن
زیر چیزی قرار گرفتن
زیر کار (اتومبیل)
زیر کاری
زیر کردن (صدا - موسیقی)
زیر کشت (در کشت ترکیزه و غیره)
زیر کشند
زیر کمینه
زیر گاره ای (موشک یا ماهواره)
زیر گذر
بیشتر