شاخه چنگال

شاخه کوچک

شاخه گل

شاخه گل (پیراهن زنانه)

شاخه گل و برگ

شاخه گیری

شاخپوست

شاخچه

شاخچه (حقوق)

شاخچه آمیز

شاخچه بستن

شاخک

شاخک (جانورشناسی)

شاخک (گیاه شناسی - جانورشناسی)

شاخک آنتن (جانور شناسی)

شاخک حساس

شاخک دار

شاخک فرعی

شاخی

شاخیزه

شاخینه

شاخینه (کالبد شناسی)

<hr> مترادف شاد : بانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زنده دل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف <hr> متضاد شاد : اندوهگین، مغموم

مترادف شاد : بانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زنده دل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف متضاد شاد : اندوهگین، مغموم

شاد

شاد (رویداد یا زمان)

شاد (عامیانه)

شاد (مجازی)

شاد آهنگ

شاد داد

شاد دلی

شاد شدن

شاد نامه ای

شاد نمایش

شاد و تند (خودمانی)

شاد و تند (عامیانه)

شاد و جست و خیز کنان راه رفتن

شاد و خرم

شاد و خرم (خودمانی)

شاد و خرم (عامیانه)

شاد و خرمی

شاد و سرمست

شاد و پر سروصدا (خودمانی)

شاد و پر سروصدا (عامیانه)

شاد و گرم کردن

شاد ورسا و پر تنوع (موسیقی - آواز)

شاد کردن

<hr> مترادف شاداب : آبدار، پرآب، باطراوت، تروتازه، خرم، شادمان <hr> متضاد شاداب : پژمرده

مترادف شاداب : آبدار، پرآب، باطراوت، تروتازه، خرم، شادمان متضاد شاداب : پژمرده

شاداب

شاداب (میوه)

شاداب کردن

فارسی به انگلیسی

واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی