صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی
شکرینه
شکست
شکست (عامیانه)
شکست افتضاح آمیز
شکست برداشتن
شکست جانانه دادن
شکست جانانه دادن در مسابقه
شکست خرد کننده
شکست خردکننده دادن
شکست خوردن
شکست خوردن (عامیانه)
شکست خوردن به طور غیر منتظره
شکست خورده
شکست دادن
شکست دادن (عامیانه)
شکست دادن به طور غیر منتظره
شکست دادن در رای
شکست دادن در مسابقه (عامیانه)
شکست در استخوان
شکست دهنده
شکست سخت
شکست سخت دادن (عامیانه)
شکست شدید
شکست صدا
شکست فاحش
شکست فاحش (عامیانه)
شکست فاحش دادن (عامیانه)
شکست قاطع (خودمانی)
شکست قاطع (عامیانه)
شکست ناپذیر
شکست ناپذیر (عامیانه)
شکست ناپذیری
شکست نخوردنی
شکست نخورده
شکست نور
شکست پذیرنده
شکست پذیرندگی
شکست کامل
شکست کامل (خودمانی)
شکست کامل (عامیانه)
شکست گرما
شکستن
شکستن (عامیانه)
شکستن از درازا
شکستن با سروصدا
شکستن با شدت زیاد
شکستن با صدا
شکستن بدنه قایق
بیشتر