صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ع" - فارسی به انگلیسی
عمل منافی عفت
عمل مودبانه
عمل مکیدن
عمل نابجا
عمل نابکارانه
عمل ناشایست
عمل ناشایسته (حقوق)
عمل نامشروع
عمل ناپرهیزکارانه
عمل نسنجیده
عمل نشان دادن
عمل نظافت کردن
عمل نقل قول کردن
عمل ننگ آور
عمل نیامده
عمل نیک
عمل نیک در حق کسی کردن
عمل هدیه دادن
عمل هم زدن
عمل هم کشیدن چشمان
عمل وارد کردن کالا
عمل وحشیانه
عمل وقاحت آمیز
عمل پاشیدن
عمل پاک کردن
عمل پرفیس و افاده
عمل پیشتر بودن
عمل چاپ کردن
عمل چرخاندن
عمل چرخیدن
عمل چلاندن
عمل کباب کردن
عمل کرایه دادن
عمل کردن
عمل کردن (غلو آمیز)
عمل کردن با بی دقتی
عمل کردن با جرات
عمل کردن با خشونت
عمل کردن با خودنمایی و فضل فروشی
عمل کردن با غلو و احساسات (عامیانه)
عمل کردن باهم و به طور هماهنگ
عمل کردن بر ضد چیزی
عمل کردن به
عمل کردن به عنوان چیزی
عمل کردن به قول
عمل کردنی
عمل کردنی (جراحی)
عمل کشیدن
بیشتر