نعل زدن

نعل ساز

نعل مانند

نعل وارونه

نعل کردن

نعل کفش

نعلبند

نعلبندی

نعلبکی

نعلکی

نعلی

نعلی شکل

<hr> مترادف نعم : آری، بله، بلی، لبیک، تنعمات، عطایا، نعمت ها، هدایا <hr> متضاد نعم : لا، نه

مترادف نعم : آری، بله، بلی، لبیک، تنعمات، عطایا، نعمت ها، هدایا متضاد نعم : لا، نه

نعم

نعم البدل

نعم المطلوب

نعمان

<hr> مترادف نعمت : ثروت، حشم، دارایی، مال ومنال، مال، تنعم، برکت، خیر، وفور، احسان، بخشش، عطا <hr> متضاد نعمت : نقمت <hr> برابر پارسی : نیکی، دسترس، داشته، دارایی، خوبی

مترادف نعمت : ثروت، حشم، دارایی، مال ومنال، مال، تنعم، برکت، خیر، وفور، احسان، بخشش، عطا متضاد نعمت : نقمت برابر پارسی : نیکی، دسترس، داشته، دارایی، خوبی

نعمت

نعمت الله

نعمت الهی

نعمت خدا

نعمت خدا داده

نعنا

نعنائی

<hr> برابر پارسی : نانوک، گیاه خوشبو، پَذُور

برابر پارسی : نانوک، گیاه خوشبو، پَذُور

نعناع

نعناع (گیاه شناسی)

نعناع آبی

نعناع فلفلی

نعناع فلفلی (گیاه شناسی)

نعناع هندی

نعناع هندی (گیاه شناسی)

نعناعی

نعناعی (گیاه شناسی)

نعنای تند

نعوذ

نعوذ بالله

نعوض با شدت شبق

<hr> مترادف نعوظ : شق

نعوظ

نعوظ پذیر

نعوظی

نعیب

<hr> مترادف نعیم : خوشگذرانی، خوشی، شادکامی، ارم، بهشت، پردیس، جنان، جنت، خلد، فردوس

مترادف نعیم : خوشگذرانی، خوشی، شادکامی، ارم، بهشت، پردیس، جنان، جنت، خلد، فردوس

نعیم

نغز

<hr> مترادف نغمه : آوا، آواز، آهنگ، پرده، ترانه، ترنم، سرود، نشید، نوا <hr> برابر پارسی : آهنگ، ترانه، سرود، نوا

مترادف نغمه : آوا، آواز، آهنگ، پرده، ترانه، ترنم، سرود، نشید، نوا برابر پارسی : آهنگ، ترانه، سرود، نوا

واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی