صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی
نخبگی
نختاب
نخجوان
نخجیر
نخجیرگر
نخجیرگر (زن)
نخراشیده نتراشیده
نخسانه (کرم شناسی)
نخست
نخست آنکه
نخست از نظر قدرت
نخست از نظر مقام
نخست انکه
نخست زاده
نخست زادگی و مزایای آن
نخست وزیر
نخست وزیر (مجازی)
نخست یابی کردن
نخستگان
نخستی
نخستی (جانور شناسی)
نخستین
نخستین بار
نخستین ترفند
نخستین تک اتمی (ارتش)
نخستین دستاوردهای هر چیز
نخستین روز ماه
نخستین محصولات هر چیز
نخستین پیآمد هر چیز
نخستین پیامد هر چیز
نخستین یکشنبه لنت (مذهب)
نخستینی
نخش گزاری کردن
نخشب
نخشبه
نخفته
نخل
نخل (گیاه شناسی)
نخل آرکا (گیاه شناسی)
نخل ارکا
نخل روغنی
نخل روغنی (گیاه شناسی)
نخل نارگیل (گیاه شناسی)
نخلستان
نخلستان مانند
نخلستانی
نخلک
نخلک (گیاه شناسی)
بیشتر