صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی
نخلی
نخوار
نخواندنی
نخوانده
نخوانده رد شدن
نخوانده ردشدن
نخوت
نخود
نخود (گیاه شناسی)
نخود آب
نخود سبز
نخود سیاه
نخود شیرین
نخود فرنگی
نخود هر آش
نخود هر اش
نخوداب
نخودسیاه (مجازی)
نخودفرنگی
نخودچی
نخودی
نخودی فام
نخوردن به هدف
نخوردنی
نخچه نیام را کشیدن
نخچه گیاه
نخی
نخیر
نخیل
ندا
ندا دادن
ندا دردادن
ندا دردادن به طور ناگهانی و با شور و حرارت
ندادن
ندار
ندار با هم
ندار بودن
ندارد
نداری
نداشتن
نداشتن آرامش
نداشتن اعتماد
نداشتن انسجام
نداشتن تونالیته (موسیقی)
نداشتن حیله و تزویر
نداشتن رابطه منطقی
نداشتن عامل ار-هاش (پزشکی)
نداشتن نیت
بیشتر