صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "گ" - فارسی به انگلیسی
گریه زاری
گریه زاری کردن
گریه زورکی
گریه شادی
گریه ناک
گریه و زاری
گریه و زاری کردن
گریه و فن فن کردن
گریه ٔ شادی
گریه پرصدا
گریه پرصدا (عامیانه)
گریه کردن
گریه کردن مانند نوزاد
گریه کن
گریه کننده
گریه ی شدید و بلااراده
گریهآور
گریوه
گریوه (زمین)
گریوی
گریپ
گریپ (پزشکی)
گریپ فروت
گریچ
گرییدن
گز
گز انگبین
گز خونسار
گز سرخ
گز شوره
گز علفی
گز مازو
گز کردن
گز کردنی
گزا
گزار
گزارد
گزاردن
گزارش
گزارش (روزنامه نگاری)
گزارش (عامیانه)
گزارش اخبار
گزارش اهل فن
گزارش بدون حذف مسابقه از رادیو و تلویزیون
گزارش خبری
گزارش خبری دادن
گزارش خواستن از خلبان و فرستاده و اسیر آزاد شده
گزارش دادن
بیشتر