پیشنهاد کاربران

همان گل سرخ است

همان گه همانگه

همان گونه

همان یاسمن است

همان یک است

<hr> مترادف همانا : بدون شک، بی شک، ظاهراً، قطعاً

مترادف همانا : بدون شک، بی شک، ظاهراً، قطعاً

همانا

همانریختی

همانستی

<hr> مترادف همانند : بسان، شبیه، کفو، مانند، متشابه، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همتا، همسان

مترادف همانند : بسان، شبیه، کفو، مانند، متشابه، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همتا، همسان

همانند

همانند بودن

همانند سازی دی ان ای

همانندسازی

<hr> مترادف هماننده : شبیه، مانند، مثل

مترادف هماننده : شبیه، مانند، مثل

هماننده

<hr> مترادف همانندی : تشابه، شباهت، مانندگی، مشابهت، همسانی

مترادف همانندی : تشابه، شباهت، مانندگی، مشابهت، همسانی

همانندی

همانی

<hr> مترادف هماهنگ : سازگار، متحد، متناسب، موافق، هماواز، همخوان، همساز، هم صدا

مترادف هماهنگ : سازگار، متحد، متناسب، موافق، هماواز، همخوان، همساز، هم صدا

هماهنگ

هماهنگ جور

هماهنگ و جور

هماهنگی اجرا

هماهنگی حرکتی

هماهنگی کلمات

هماهنگیدن

هماوازی کردن

هماوایه

هماوایی

<hr> مترادف هماورد : حریف، رقیب، معارض، هماور، هم زور

مترادف هماورد : حریف، رقیب، معارض، هماور، هم زور

هماورد

هماوردی

هماوند

هماچوری

هماکروماتوز

هماگ پایین

همای رحمت

همای سفلی

همایجان

همایش

همایشگاه

همایند

همایه

همایه شناسی

<hr> مترادف همایون : بختیار، خجسته، خوش یمن، سعادتمند، سعید، مبارک، مسعود، میمون، نیکبخت، هماگون

مترادف همایون : بختیار، خجسته، خوش یمن، سعادتمند، سعید، مبارک، مسعود، میمون، نیکبخت، هماگون

واژه های حرف "ه" - پیشنهاد کاربران