cerfully

cerifty

ceris

<hr> سرمت (آمیزه ای از مواد سفالین و فلز که سخت و در مقابل گرما مقاوم است)

سرمت (آمیزه ای از مواد سفالین و فلز که سخت و در مقابل گرما مقاوم است)

cermet

cermoney

<hr> تشریفات روانشناسى : ایینها

تشریفات روانشناسى : ایینها

cermonies

cermony

cern

cerne

cernes

<hr> (جانور شناسی) ماهی سرو (scomberomorus regalis - ماهی درشت و خوراکی - بومی آب های حاره ای اقیانوس اطلس)، پیشوند: موم، نوعی ماهی خوراکی kingfish

(جانور شناسی) ماهی سرو (scomberomorus regalis - ماهی درشت و خوراکی - بومی آب های حاره ای اقیانوس اطلس)، پیشوند: موم، نوعی ماهی خوراکی kingfish

cero

ceromancy

ceros

cers

<hr> مخفف:، گواهینامه، مخفف: گواهینامه مخفف: تضمین شده، سفارشی

مخفف:، گواهینامه، مخفف: گواهینامه مخفف: تضمین شده، سفارشی

cert

<hr> معنی : خاطرجمعی، خاطر جمع، قطعی، معلوم، معین، مسلم، محقق، فلان، تاحدی، بعضی، بعض <hr> معانی دیگر : مطمئن، حتمی، حتما، یقین، بی شک، بی تردید، واثق، بدون برو و برگرد، بی چون و چرا، (در مواردی که ذکر نام مقتضی نیست) به خصوص، (در مورد اشخاصی که نمی شناسیم)، مقرر

معنی : خاطرجمعی، خاطر جمع، قطعی، معلوم، معین، مسلم، محقق، فلان، تاحدی، بعضی، بعض معانی دیگر : مطمئن، حتمی، حتما، یقین، بی شک، بی تردید، واثق، بدون برو و برگرد، بی چون و چرا، (در مواردی که ذکر نام مقتضی نیست) به خصوص، (در مورد اشخاصی که نمی شناسیم)، مقرر

certain

certain actions

certain age

certain amounts

certain areas

certain consequence

certain elder

certain elements

certain foods

certain from

certain investments

certain keyword

certain medications

certain number

certain person

certain pet

certain price

certain requirement

certain stars

certain state

certain terms

certain things

certain time

certain way

certain weight

certaine

<hr> معنی : مطمئنا، قطعا، یقینا، حتما، همانا، محققا <hr> معانی دیگر : مسلما، بی شک

معنی : مطمئنا، قطعا، یقینا، حتما، همانا، محققا معانی دیگر : مسلما، بی شک

certainly

certainly restricted

certainly with courage

<hr> معنی : امر مسلم، اطمینان، یقین، عین الیقین <hr> معانی دیگر : تحقق، قطعیت، چیز مسلم و محقق

معنی : امر مسلم، اطمینان، یقین، عین الیقین معانی دیگر : تحقق، قطعیت، چیز مسلم و محقق

واژه های حرف "c" - پیشنهاد کاربران