eigenfunctions

eigenmode

eigenspace

eigenstate

eigenstrain

eigenstructure

eigensystem

<hr> ویژه مقدار شیمى : مقدار مشخصه

ویژه مقدار شیمى : مقدار مشخصه

eigenvalue

eigenvalues

eigenvector

eigenvectors

<hr> معنی : عددهشت <hr> معانی دیگر : هشت، (گروه) هشت نفری، هشت تایی، هشت یکانی، هشت واحدی، (اتومبیل) هشت سیلندری

معنی : عددهشت معانی دیگر : هشت، (گروه) هشت نفری، هشت تایی، هشت یکانی، هشت واحدی، (اتومبیل) هشت سیلندری

eight

<hr> (در بازی پول)گوی شماره ی هشت، گوی سیاه، نوعی بازی پول: هر کس گوی سیاه را پیش از سایر گوی ها به پاکت بزند بازنده است

(در بازی پول)گوی شماره ی هشت، گوی سیاه، نوعی بازی پول: هر کس گوی سیاه را پیش از سایر گوی ها به پاکت بزند بازنده است

eight ball

<hr> معنی : هجده، هیجده <hr> معانی دیگر : هیجده، هجده

معنی : هجده، هیجده معانی دیگر : هیجده، هجده

eighteen

eighter

<hr> معنی : یک هشتم، اکتاو، هشتمین <hr> معانی دیگر : هشتم، (موسیقی) رجوع شود به: octave

معنی : یک هشتم، اکتاو، هشتمین معانی دیگر : هشتم، (موسیقی) رجوع شود به: octave

eighth

eighth street

<hr> معنی : عدد هشتاد، هشتاد <hr> معانی دیگر : شماره ی هشتاد

معنی : عدد هشتاد، هشتاد معانی دیگر : شماره ی هشتاد

eighty

eighty eight

eighty five

eighty four

eighty nine

eighty one

eighty percent

eighty seven

<hr> (امریکا - خودمانی)، (به خاطر مستی و غیره) از میکده بیرون کردن، (از رستوران و غیره) اخراج کردن

(امریکا - خودمانی)، (به خاطر مستی و غیره) از میکده بیرون کردن، (از رستوران و غیره) اخراج کردن

eighty six

eighty three

eighty two

eikonal

eikonal equation

<hr> اسم خاص مونث (aileen هم می نویسند)

اسم خاص مونث (aileen هم می نویسند)

eileen

eileen flannigan

eileithyia

eilia

einbilden

eingriff

einheitswert

einie meanie minie you

einkorn

einmal

<hr> (گاهی با e کوچک) آدم بسیار باهوش، آلبرت انشتاین (فیزیکدان امریکایی ـ متولد آلمان)

(گاهی با e کوچک) آدم بسیار باهوش، آلبرت انشتاین (فیزیکدان امریکایی ـ متولد آلمان)

einstein

einstein shift

einstellungen

eiron

<hr> کامپیوتر : معمارى استاندارد صنعت توسعه پذیر

واژه های حرف "e" - پیشنهاد کاربران