hwhwuis

<hr> (اسطوره ی یونان) هیاسین توس (جوانی که تصادفا توسط آپولو کشته شد و از خون او گل رویید)

(اسطوره ی یونان) هیاسین توس (جوانی که تصادفا توسط آپولو کشته شد و از خون او گل رویید)

hyacinthus

hyaenodon

hyalinization

hyaloclastite

hyalomere

hybe

hybernate

hybird

<hr> معنی : مخلوط، دو رگه، گیاه پیوندی، جانور دورگه، پیوندی <hr> معانی دیگر : (جانور شناسی - گیاه شناسی) دورگه، آمیزتبار، دگرگشنگیری شده، (هرچیز که منشا آن چندتایی باشد یا اجزای آن یکجور نباشند) مختلط، چندگانه، چندنژاد، چندتبار، چندسرشت، چند بیخ، نایکدست، چندبنیادی، جانور دورگه چون قاطر، چیزی که ازچند جزء ناجورساخته شده باشدکلمه ای که اجزاء ان اززبان های مختلف تشکیل شده باشد

معنی : مخلوط، دو رگه، گیاه پیوندی، جانور دورگه، پیوندی معانی دیگر : (جانور شناسی - گیاه شناسی) دورگه، آمیزتبار، دگرگشنگیری شده، (هرچیز که منشا آن چندتایی باشد یا اجزای آن یکجور نباشند) مختلط، چندگانه، چندنژاد، چندتبار، چندسرشت، چند بیخ، نایکدست، چندبنیادی، جانور دورگه چون قاطر، چیزی که ازچند جزء ناج

hybrid

hybrid approach

hybrid bill

hybrid car

hybrid cloud

hybrid culture

hybrid encryption

hybrid fabrics

hybrid hearing device

hybrid locomotive

hybrid product

hybrid promoter

hybrid prosthesis

hybrid service

hybrid speciation

hybrid threat

hybrid vehicle

hybrid vigor

hybrid zone

hybridartat

hybridation

hybridisation

<hr> جفت سازی یا پیوند زنی دو جنس ناجور با هم

جفت سازی یا پیوند زنی دو جنس ناجور با هم

hybridism

hybridity

<hr> معنی : پیوند زنی <hr> معانی دیگر : پیوند زنی

معنی : پیوند زنی معانی دیگر : پیوند زنی

hybridization

<hr> دورگه کردن یا شدن، پیوند زدن، پیوندی کردن، دگرگشن کردن، دگرگشنگیری کردن، چندتبار کردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفت ه کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار اوردن

دورگه کردن یا شدن، پیوند زدن، پیوندی کردن، دگرگشن کردن، دگرگشنگیری کردن، چندتبار کردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفت ه کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار اوردن

hybridize

hybridized

hybridoffences

hybrids

hycean

<hr> (گیاه شناسی) مسامات ریزبرگ، ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند

(گیاه شناسی) مسامات ریزبرگ، ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند

hydathode

<hr> هایدپارک (در شهر لندن)

hyde park

<hr> معنی : مار ابی <hr> معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) هیدرا (مار نه سر که هرکول آن را کشت)، (نجوم) استارگان (مجمع الکواکب)، الشجاع، (h کوچک) بدی فزایند، بلایی که عوامل مختلف دارد و به آسانی از بین نمی رود، افسانه یونان مار 9 سری که بدست هرکول کشته شده، چیزی که برانداختن ان دشوار است

معنی : مار ابی معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) هیدرا (مار نه سر که هرکول آن را کشت)، (نجوم) استارگان (مجمع الکواکب)، الشجاع، (h کوچک) بدی فزایند، بلایی که عوامل مختلف دارد و به آسانی از بین نمی رود، افسانه یونان مار 9 سری که بدست هرکول کشته شده، چیزی که برانداختن ان دشوار است

hydra

hydraemia

hydragog

hydralazine

hydranencephaly

<hr> معنی : شیر آتش نشانی، لوله ابکش <hr> معانی دیگر : شیر بزرگ (در پیاده روها و غیره برای آب برداری و آتش نشانی)، لوله ابکش اب انبار

معنی : شیر آتش نشانی، لوله ابکش معانی دیگر : شیر بزرگ (در پیاده روها و غیره برای آب برداری و آتش نشانی)، لوله ابکش اب انبار

واژه های حرف "h" - پیشنهاد کاربران