پیشنهاد کاربران

microsomia

microsource

microspheres

microsporogenesis

microstate

microstrainer

microstructural

<hr> (ساختمان فلز یا آلیاژ که زیر میکروسکوپ دیده می شود) ریز ساختار، ساختمان میکروسکپی اشیاء یا بافت ها

(ساختمان فلز یا آلیاژ که زیر میکروسکوپ دیده می شود) ریز ساختار، ساختمان میکروسکپی اشیاء یا بافت ها

microstructure

microsystem

microtask

microtentacle

microthermoforming

microthermometry

microtia

microtonal

microtonal scale

<hr> (موسیقی - فاصله ی زمانی کوچکتر از semitone) میکروتن

(موسیقی - فاصله ی زمانی کوچکتر از semitone) میکروتن

microtone

microtrauma

microtremor

microtubes

microtubular

microtubule

microturbines

microvesicles

microvessel

microvessels

microvilli

microvillus

<hr> <b>معنی</b> : میکرو ویو، کهموج، موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی، ریز موج <hr> <b>معانی دیگر</b> : (خوراک پز) مایکروویو، خوراک پز کهموجی، تندپز، با خوراک پز کهموجی پختن، (خوراک را) در مایکروویو پختن، کهموج (میان 300 تا 300000 مگاهرتز)

معنی : میکرو ویو، کهموج، موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی، ریز موج معانی دیگر : (خوراک پز) مایکروویو، خوراک پز کهموجی، تندپز، با خوراک پز کهموجی پختن، (خوراک را) در مایکروویو پختن، کهموج (میان 300 تا 300000 مگاهرتز)

microwave

microwave acoustics

microwave attenuator

microwave bridge

microwave circuit

microwave cooking

microwave frequency

microwave heating

microwave integrated circuit

microwave maser

microwave optics

microwave oven

microwave pumping

microwave reflectometer

microwave spectrometer

microwave spectroscope

microwave spectroscopy

microwave spectrum

microwave tempering

microwave transmission line

واژه های حرف "m" - پیشنهاد کاربران