vowed

<hr> معنی : واکه، مصوته، صوتی، صدا دار، واکهدار کردن <hr> معانی دیگر : مصوت، حرف صدادار (در انگلیسی: a و e و i و o و u و گاهی y)

معنی : واکه، مصوته، صوتی، صدا دار، واکهدار کردن معانی دیگر : مصوت، حرف صدادار (در انگلیسی: a و e و i و o و u و گاهی y)

vowel

vowel harmony

vowel sound

vowels

vowing

vows

<hr> (لاتین) صدا، صدا، رای، عقیده

(لاتین) صدا، صدا، رای، عقیده

vox pop

voxel

<hr> معنی : سفر، سفر دریا، سفر دریا کردن، سفر کردن <hr> معانی دیگر : (به ویژه دریایی ـ معمولا طولانی) سفر، مسافرت، سفر فضایی، سفر هوایی، سفرنامه

معنی : سفر، سفر دریا، سفر دریا کردن، سفر کردن معانی دیگر : (به ویژه دریایی ـ معمولا طولانی) سفر، مسافرت، سفر فضایی، سفر هوایی، سفرنامه

voyage

voyage account

voyage charter

voyage charter party voyage charter party

voyage costs

voyage data recorder

voyage estimate

voyage fixture

voyage management

voyage plan

voyage time

<hr> مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری

مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری

voyager

voyaging

<hr> معنی : فضول، نگاه کننده، اطفا کننده شهوت بانگاه <hr> معانی دیگر : (روان شناسی) نظرباز جنسی، هرزه چشم، چشم چران

معنی : فضول، نگاه کننده، اطفا کننده شهوت بانگاه معانی دیگر : (روان شناسی) نظرباز جنسی، هرزه چشم، چشم چران

voyeur

voyeurhub

<hr> معنی : اطفاء شهوت با نگاه <hr> معانی دیگر : اطفاء شهوت با نگاه

معنی : اطفاء شهوت با نگاه معانی دیگر : اطفاء شهوت با نگاه

voyeurism

voyeuristic

voyeuristic disorder

vp of marketing

vp operations

vpn potato

vr engine

vranus

vrla

vroom

vroom vroom

<hr> (لاتین) مخفف: بازگشت به مطالب بالا، (لاتین) مخفف: بازگشت به مطالب بالا

(لاتین) مخفف: بازگشت به مطالب بالا، (لاتین) مخفف: بازگشت به مطالب بالا

واژه های حرف "v" - پیشنهاد کاربران