اسم اشارهء صفت یا ضمیر اشاره

اسم اضافی

اسم اول

اسم بی مسمی

اسم جعلی

اسم حیوان دست اموز

اسم خاص مذکر

اسم خاص مذکور

اسم خاص مونث

اسم خاص مونی

اسم خانوادگی

اسم دوم

اسم ذات

اسم رمز

اسم شب

اسم عام

اسم عبور

اسم فرعی

اسم فعل

اسم مذکر

اسم مستعار

اسم مستعار نویسندگان

اسم مشتق از طرف مادر

اسم مصدر

اسم مفعول

اسم مفعول فعل بودن

اسم مونی

<hr> برابر پارسی : نام نویسی

برابر پارسی : نام نویسی

اسم نویسی

اسم کسی را در لیست سیاه نوشتن

اسم کل

<hr> مترادف اسمر : سبزه، گندم گون

مترادف اسمر : سبزه، گندم گون

اسمر

اسمش

اسموکینگ

<hr> مترادف اسمی : بنام، شهره، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نامدار، نامور، نامی <hr> متضاد اسمی : بی نام، گمنام

مترادف اسمی : بنام، شهره، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نامدار، نامور، نامی متضاد اسمی : بی نام، گمنام

اسمی

<hr> برابر پارسی : یافته ها، گواهی ها، دفترها، دستک ها، دستک، تزده ها

برابر پارسی : یافته ها، گواهی ها، دفترها، دستک ها، دستک، تزده ها

اسناد

اسناد دادن

اسناد دادنی

اسناد ساختگی ساختن

اسناد غلط

اسناد کردن

اسناد کردنی

اسنادی

<hr> مترادف اسه : ( آسه ) پایه، محور، آسک، آس، دستاس، سنگ آسیا

مترادف اسه : ( آسه ) پایه، محور، آسک، آس، دستاس، سنگ آسیا

اسه

<hr> مترادف اسهال : شکم روش، لینت مزاج <hr> متضاد اسهال : قبض <hr> برابر پارسی : شکم روی، بیرون روی، شکم روش، آسان روی

مترادف اسهال : شکم روش، لینت مزاج متضاد اسهال : قبض برابر پارسی : شکم روی، بیرون روی، شکم روش، آسان روی

اسهال

اسهال خونی

<hr> مترادف اسود : تیره، سیاه، سیاه چرده، قره، کبود <hr> متضاد اسود : ابیض، بیضا، سپید، سفید

مترادف اسود : تیره، سیاه، سیاه چرده، قره، کبود متضاد اسود : ابیض، بیضا، سپید، سفید

اسود

<hr> مترادف اسودن : ( آسودن ) آسایش کردن، استراحت کردن، آرمیدن، خفتن، خوابیدن، آرام شدن، تسکین یافتن

مترادف اسودن : ( آسودن ) آسایش کردن، استراحت کردن، آرمیدن، خفتن، خوابیدن، آرام شدن، تسکین یافتن

اسودن

<hr> مترادف اسوده : ( آسوده ) آرام، راحت، خاطرجمع، فارغ، بی خیال، فارغ البال، فارغ بال، مرفه، خلاص، سبکبار، بی حرکت، ساکن، آرمیده، مرده، مدفون

مترادف اسوده : ( آسوده ) آرام، راحت، خاطرجمع، فارغ، بی خیال، فارغ البال، فارغ بال، مرفه، خلاص، سبکبار، بی حرکت، ساکن، آرمیده، مرده، مدفون

واژه های حرف "ا" - مترادف و متضاد