صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "خ" - مترادف و متضاد
خطمی معطر
خطنشان گذاردن
خطه
خطوخال
خطور فکر
خطور کردن
خطوط متحد الحراره
خطوط چهره
خطوط یا میله های فلزی مشبک
خطونشان
خطونشان کشیدن
خطوه
خطی
خطیئه
خطیب
خطیر
خف
خفا
خفاش
خفاش خون اشام
خفاش میوه خوار نواحی گرمسیر
خفایا
خفت
خفت آمیز
خفت اور
خفت اوردن بر
خفت بار
خفت دادن
خفت کردن
خفت کشیدن
خفتآمیز
خفتان
خفتبار
خفتن
خفته
خفتوخیز
خفتک
خفض جناح
خفضجناح
خفقان
خفقان ایجاد کردن
خفقانآور
خفقانزده
خفه
خفه سازی
خفه شدن
خفه کردن
خفه کن
بیشتر