صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "خ" - مترادف و متضاد
خواب پرور
خواب کننده
خواب کوتاه
خواب گرد
خوابآلود
خوابآور
خواباندن
خوابانده نشدنی
خوابانیدن
خوابدار
خوابدار، خوابدار
خوابدارکردن
خوابزده
خوابناک
خوابگاه
خوابگاه کشتی
خوابگردی
خوابگزار
خوابگزار، خوابگزار
خوابیدن
خوابیده
خوابیده روی زمین
خواجه
خواجه حرمسرا
خواجه شدن
خواجه کردن
خواجگان
خواجگی
خوار
خوار داشتن
خوار شدن
خوار شماری
خوار شمردن
خوار و خفیف کردن
خوار کردن
خواربار
خواربار تامین کردن
خواربار رسان
خواربار رساندن
خواربار فروش
خواربارفروش
خوارداشت
خوارق
خواری
خوازه
خوازهگری
خواست
خواست برگ
بیشتر